هدف: در سالهای اخیر شهرت شرکت به عنوان انگیزهای برای عملیات تجاری کارآمد و مولد مطرح شده و ابزار موثری در مدیریت رفتار ذینفعان است. بر اساس نظریه علامتدهی، شهرت شرکت علامت ریسک است، بهطوری که شهرت بالاتر به معنای ریسک کمتر است. همچنین طبق دیدگاه مبتنی بر منابع، شهرت شرکت یک منبع در اختیار شرکت و یک دارایی حیاتی است که منجر به عملکرد پایدار و مزیت رقابتی میشود. بنابراین شهرت شرکت، دارایی نامشهودی است که به مرور زمان ایجاد شده و میتواند باعث خلق ارزش و ثروت و بهبود عملکرد شکت گردد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شهرت شرکت بر ابعاد ریسک شامل ریسک کلی شرکت، ریسک سیستماتیک و ریسک ورشکستگی مالی و همچنین بازدهی سهام است. روش: آزمون فرضیهها با استفاده از اطلاعات 156 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 11 ساله 1392 تا 1402 انجام شده است. برای سنجش شهرت از روش تحلیل مؤلفههای اصلی استفاده شده است و از رتبهبندی سازمان مدیریت صنعتی نیز به عنوان معیار مکمل استفاده شد. برای آزمون فرضیهها مدلهای رگرسیونی نیز با رویکرد پانل پویا و برآوردگر گشتاورهای تعمیم یافته برازش شدند. یافتهها: آزمون آماری فرضیههای پژوهش نشان داد اول، بین شهرت شرکت و ریسک کل ارتباط مستقیم و معناداری با استفاده از هر دو سنجه شهرت شرکت وجود دارد. دوم، بین شهرت شرکت و ریسک سیستماتیک ارتباط منفی و معناداری یافت شد. سوم، ارتباط منفی و معناداری بین شهرت شرکت و ریسک ورشکستگی مالی با استفاده از تعریف شهرت بر مبنای تحلیل مؤلفه اصلی بدست آمد. چهارم، بین شهرت شرکت و بازدهی مازاد سهام ارتباط مستقیم و معناداری با هر دو تعریف از شهرت شرکت مشاهده شد. نتیجهگیری: شهرت نقش مهمی در پاسخهای استراتژیک شرکتها به تهدیدات محیطی ایفا میکند. شهرت شرکت و حفظ آن در فضای رقابتی عامل مهمی برای موفقیت واحد تجاری است. شرکتهای با شهرت بالا عموما دسترسی آسانتر و کمهزینهتری به منابع مالی دارند و در مواقع محدودیت مالی میتوانند از این طریق مشکلات مالی و سرمایهگذاری را مرتفع نمایند. در نتیجه این شرکتها با ریسک ورشکستگی کمتری روبرو خواهند بود و عملکرد بهتری را برای ذینفعان خواهند داشت. شرکتهای با شهرت بالاتر بیشتر مورد توجه سهامداران قرار گرفته و این موضوع منجر به استحکام مالی و در نتیجه کاهش ریسک شرکت میگردد. این پژوهش دارای مفاهیم نظری و عملی برای تدوینکنندگان الزامات در بورس اوراق بهادار و سهامداران است. یافتههای پژوهش حاضر به تدوینکنندگان الزامات بورس اوراق بهادار کمک مینماید که موضوع شهرت شرکتها و بهویژه رتبهبندی آنان را مد نظر قرار دهند. همچنین نتایج پژوهش حاضر میتواند به تصمیمگیری اثربخش سهامداران در زمینه انتخاب شرکتها جهت سرمایهگذاری یاری رساند. یافتههای پژوهش حاضر میتواند منجر به بسط و توسعه مبانی تجربی پژوهشهای حوزه شهرت شرکتی گردد.