راپاپورت معتقد است مسکن فضایی چند ساحتی است . از نظر او ساختمان ها (اندازه، مکان و شکل شان) نه تنها نتیجه عواملی چون آب و هوا و توپوگرافی اند بلکه از ایده های اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی و ارزش ها و باورهایی شکل می گیرند که در هر دوره ای از زمان رایج است . بدین ترتیب نگارندگان در پژوهش پیشرو سعی دارند تا با بازشناسی الگوهای فضایی خانه های سنتی و تطبیق آن با شاخصه های حاصل از نظریات آموس راپاپورت به معیارهایی جامع و کامل در باب طراحی خانه دست یابند. بدین منظور در پژوهش حاضر از روش توصیقی _ تحلیلی ، به صورت مطالعه موردی (case study) استفاده شده است ، به گونه ای که در بخش های اولیه نگارندگان با بهره گیری از روش کتابخانه ای به بیان دیدگاه ها و تعاریف مربوط به حوزه پژوهش ، بیان مطالعات انجام شده در این زمینه و اخذ اطلاعات از طریق متون خارجی و داخلی ، محتویات تئوری و تجربی کار را استخراج و مورد تدوین قرار داده است . در بخش دوم نیز با استفاده از روش های میدانی همچون مشاهده، مصاحبه صوتی و تصویری، عکسبرداری و مراجعه به ارگان های ذیربط و نیز ترکیبی از روش های مزبور اطلاعات مورد نیاز را گردآوری نموده است و به تجزیه تحلیل نمونه های مورد بررسی پرداخته است . در پایان با توجه به شاخصه های موجود در نظریات راپاپورت در باب خانه و مقایسه ی آن با شاخصه های طراحانه ی به دست آمده از تجزیه و تحلیل خانه های (ضرابی ها، فیضی ، نراقی و پوستی زاده) نگارندگان توانستند به شاخصه های طراحانه ی مورد استفاده در طراحی خانه ای متناسب با آراء راپاپورت در سه مقیاس کلان، متوسط و خورد دست یابند، که به بهترین شکل قابلیت تعمیم دادن را داشته و می توان در طراحی مجموعه های مسکونی از آن ها استفاده نمود.