معناشناسی واژگان، یکی از شاخه های دانش زبان شناسی بوده که به تحلیل معنایی واژه ها و جمله های یک متن پرداخته و ارتباط بین آنان را به وسیله نظام معنایی روشن می سازد. این روش، به خواننده کمک می کند تا با توجه به سیاق و دقت در مجاورت کلمات، از افق نگاه گوینده یا نگارنده، به متن نگریسته و به زنجیره ای از معنا دست یابد. چنین فرآیندی، فهم بهتری از متون مختلف، به ویژه متون دینی، مانند نهج البلاغه و واژه های به کار رفته در آن، ارائه می دهد. هدایت، واژه ای پر کاربرد در نهج البلاغه بوده که مسائل گوناگون اعتقادی، تربیتی و اخلاقی پیرامون آن طرح شده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی هم زمانی، با هدف فهم ابزار، مفاهیم تأثیرگذار و دست یابی به میدان معنایی واژه هدایت در نهج البلاغه، سامان یافته است. بررسی ها نشان داد که معنای اساسی هدایت، راهنمایی کردن بوده و ساحت های گوناگونی در ارتباط با این واژه قابل طرح است، شامل: هم نشین های ابزاری، مانند پیامبر(ص) ؛ هم نشین های پیش ران، مانند درخواست مدد الهی ؛ هم نشین های پس ران مانند شیطان؛ واژه های ملازم، مانند برخورداری از قلب سلیم؛ واژه های متضاد، مانند ضلالت. از تحلیل داده های پیش گفته، نتیجه گیری می شود که هدایت، نجاتی از سوی خدا به کسانی است که از قلب سلیم برخوردارند و در مسیر گمراهی و هلاکت قدم نمی گذارند. ترسیم میدان معنایی واژه هدایت در نهج البلاغه، بر پایه شیوه هم زمانی و هم نشینی واژگانی، از نوآوری های پژوهش حاضر تلقّی می گردد.