حیات ملّت ها و استمرار بنیان های اجتماعی و ملّی، به مسائل گوناگونی بستگی دارد. بخشی از این موضوع، در گرو مسائل تربیتی، اخلاقی و فرهنگی است. در این میان، برخی از ویژگی های تربیتی، از آثاری فراتر از ساحت فردی برخوردار بوده و گستره ای در سطح جامعه می یابند که در تنظیم روابط بین انسان ها و قِوام و استحکام جامعه مؤثرند. بررسی ها نشان می دهد که این موضوع در نهج البلاغه مورد توجه قرار گفته است. پژوهش حاضر با این زمینه نگاه و با هدف یافتن ویژگی های اخلاقی مؤثر بر تنظیم روابط انسان ها در نهج البلاغه سامان یافته است. جستار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، چهار ویژگی «تواضع و فروتنی؛ بردباری و تحمّل پذیری؛ مدارا و سازگاری؛ صله رحم» مورد مطالعه قرار گرفته و ضمن تبیین معنای لغوی و اصطلاحی واژگانی، به این نتیجه دست یافته است که تواضعِ به موقع و به اندازه، مفید و پسندیده بوده و اجزای جامعه را به هم نزدیک ساخته و جانمایه تنظیم روابط بین صاحبان قدرت، ثروت و شهرت با دیگران است. حلم و بردباری، باعث تحمّل اندیشه، رفتار و گفتار دیگران شده و از اختلال در روابط انسان ها، گسست های اجتماعی و اختلافات جلوگیری می کند. از آنجا که رفق و مدارای متعادل و با در نظر گرفتن شرایط آن، در تنظیم امور دینی و دنیوی نقش مؤثری دارد، ضرورتی برای زندگی اجتماعی و جمعی بشری محسوب می گردد. سلامت، آرامش روحی و روانی افراد جامعه و حل بسیاری از مشکلات فردی، در بستر پیوندهای خویشاوندی و صله رحم صورت می گیرد. ایجاد پیوند بین ویژگی های اخلاق فردی و رفتارهای جمعی و ارائه بازخورد اجتماعی از این شاخصه ها، از نوآوری های پژوهش حاضر است.