پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تحوّلی شگرفت در عصر حاضر پدید آورد. این تحوّلات، عرصه های گوناگونی را در برمی گیرد. فهم خاستگاه این تغییرات و روشن شدن فرآیند شکل گیری این موضوع، در گرو تحلیل اندیشه های راهبردی امام خمینی(ره) است. ایشان پیش از آن که سیاست مدار و مبارزی عدالت خواه باشند، فقیه، عالم و دین شناسی بلند پایه هستند که اجزای معرفتی و رفتاری خود را از سرچشمه های زلال معارف اهل بیت(ع) به دست آورده اند و با بصیرت و عمق تحلیل، راهبردهایی را برای کاربرد این معارف در عصر حاضر ارائه داده اند. گستره ارتباط اندیشه های امام خمینی(ره) و آموزه های معصومین(ع)، همه اندیشه های ایشان را در بر می گیرد، از جمله: بنیان ها و تنظیم روابط اجتماعی، جایگاه مردم، ساختار قدرت، وظایف مردم و کارگزارن و حقوق اجتماعی و سیاسی. پژوهش حاضر با عنوان «بازتاب آموزه های نهج البلاغه در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، عدالت اجتماعی و سیاسی»، با این هدف سامان یافته است که ضمن اثبات ریشه داری اندیشه های عدالت مدارانه امام خمینی(ره) در ساحت اجتماع و سیاست، در نهج-البلاغه و تصویری کامل، از بازتاب نهج البلاغه در اندیشه های امام خمینی(ره)، در ساحت عدالت اجتماعی و سیاسی ارائه دهد. چنان که در کنار این هدف، اهداف فرعی دیگری مورد نظر است بوده و بررسی خواهد شد. بدین روی، مفهوم عدالت، به همراه واژه های هم سو و مخالف مورد بررسی قرار گرفت و ساحت های گوناگون عدالت به تصویر کشیده شد. پیگیری این موضوع در نهج البلاغه نشان داد که دست یابی به عدالت اجتماعی و سیاسی دارای زمینه های مشترکی، مانند: رعایت حقوق دوسویه حاکم و مردم و نیز احساس تکلیف در برابر ظلم و بی عدالتی است. ضمن این که هر یک از کارگزاران و مردم، دارای زمینه های اختصاصی هستند، با این تفاوت که وظیفه مسئولین در این زمینه، گسترده تر و سنگین تر است. تبیین موضوع نشان داد که عمران، آبادانی، پایداری اجتماع، از آثار عدالت اجتماعی بوده؛ چنان که شایسته-سالاری و امیدواری مردم از آثار عدالت سیاسی است. با وجود اهمیّت و ضرورت برقراری عدالت سیاسی و اجتماعی، موانعی تحقق آنان را با مشکل روبرو می سازد. در واقع، انتقاد ناپذیری، امتیازخواهی، انحصار طلبی وتبعیض، موانعی از سوی کارگزاران بوده و گریز از حق و عدالت، سودجویی، اسراف و تبذیر، موانعی از سوی مردم است که تحقق عدالت اجتماعی و