مبحث استعاره مفهومی که شاخه ای از روش زبان شناسی شناختی می باشد در دهه های اخیر اهمیت بسزایی پیدا کرده است؛ زیرا به علت تحلیل های عمیق و منطقی خود بسیار از جانب اندیشمندان و زبان شناسان مورد استقبال واقع گردیده. با مطالعه استعاره می توان به لایه های عمیق پنهان تفکر انسان و اندیشه وی و همچنین ایدئولوژیهای پدیدآورنده دست پیدا کرد. متون دینی به جهت تفهیم امور انتزاعی که درک آنان در ذهن مخاطب دشوار میباشد، همواره از استعاره ها بهره برده اند تا بتوانند در قالب مفاهیم ملموس آنان را تبیین نمایند. با بررسی و انطباق این نظریه در متن قرآن کریم و نهج البلاغه و مطالعه موردی استعارههای ساختاری و حوزه مبدأ امتحان میتوان به مهمترین اهداف الهی از امتحانات، روش ها و انواع آنان دست پیدا کرد. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی و توصیفی پیرو نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون به دنبال شناسایی مفاهیم انتزاعی است که به وسیله حوزه مبدأ امتحان برای مخاطبین عینی سازی شده اند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر این است که قرآن کریم و نهج البلاغه در عبارات استعاری جهت عینی سازی مفاهیم انتزاعی از مفهوم ملموس امتحان که به عنوان اصلی ترین هدف از خلقت انسان ها میباشد و آدمی تمامی زوایای آن را به عینه در مراحل زندگی خود لمس نموده است، استفاده کرده است. در بین این دو منبع ارزشمند قرآن کریم بخش اعظم را شامل قرآن گردیده و دارای ۵۶ ترکیب استعاری مرتبط با حوزه امتحان، و نهج البلاغه دارای ۳۴ ترکیب می باشد و از این میان به هنگام تطبیق تعداد ۹ ترکیب تشابه و قرابت بسیار زیادی با ترکیبات قرآنی داشتند و این بیانگر انعکاس جلوههای حقیقت قرآن در کلام و رفتار قرآن ناطق امیرالمومنین علی(ع)میباشد. و همچنین تناظر "زندگی با امتحان" از میان نام نگاشتها و تناظر "انسان با امتحان شونده" از میان نگاشت ها بیشترین کاربرد را در مفهوم سازی حوزه مبدأ امتحان دارا می باشند. و نیز پر بسامد ترین حوزه های مقصد که به واسطه حوزه مبدأ امتحان عینی سازی شده اند، از جمله: ۱_زندگی ۲_نعمت و۳_جنگ می باشند.