متن بودگی، با مشخصه های متعدّد و متنوّعی که دارد، موجبات بروز نگرش نویسنده و یا گوینده را فراهم می-آورد. «در سبک شناسی نحوی، نحوه هم نشینی واژگان و نظم ساختار دستوری آن ها مورد اهمیّت است» . به عنوان نمونه، با بررسی کیفیّت واژه چینی در جمله، می توان نحو معیار را از نحو سبک ساز، باز شناخت؛ و در یک دیدگاه جزئی، فردیّت را در سبک اشخاص مختلف، تحلیل نمود. سبک و ساختمان جمله ها نیز، با داشتن انواع متنوّع (گسسته، هم پایه، وابسته، متصل و تو در تو)، تنوّع های سبکی را به وجود می آورند، که از نظر معنایی متفاوتند؛ برای نمونه، سبک گسسته، گروهی از اندیشه های مستقل و جدا از هم را به نمایش می گذارد، این در حالی است که، سبک هم پایه با ایجاد ارتباطات معنایی میان ساخت های نحوی، شتاب سخن را فراوان و موجب پویایی متن می گردد «وجهیّت» نیز، در لایه نحوی مطرح شده و «یکی از روش های کشف دیدگاه، تفکر و اعتقاد نویسنده و نگرش او در ارتباط با محتوای عبارت است که از ساخت نحوی نشأت می گیرد و از دیرباز موضوعی بحث برانگیز میان منطقیون و زبان-شناسان بوده است. از نظر لاینز (1977) در «وجهیّت»، نوع نگرش نویسنده نسبت به موضوع و صدق و کذب آن مشخص می گردد»