آموزۀ «شفاعت» از عقاید اسلامی است که از قرنها پیش تا امروز آرای مختلفی در باب آن ابراز شده و حکما و عرفای مسلمان با نگرشهای متفاوتی که به آموزههای وحیانی داشتهاند به تفسیر آن پرداختهاند. نهجالبلاغه در مقام یکی از مهمترین متنهای اسلامی که از لسان معصوم صادر شده شامل فقراتی ارزشمند و حائز اهمیت در باب مقولۀ شفاعت است که تاکنون در تحقیقات و پژوهشها از این منظر مورد بررسی و ارزیابی قرار نگرفته است. عدم التفات به تعالیم وحیانی با تفسیر معصوم در مکتب اهلبیت و مغفول ماندن مبانی عارفانه در نحوۀ مواجه با آموزههای دینی، به بدنۀ حقایق وحیانی آسیب میرساند و معارف الهی را یا به سطح ذهن و زبان عوام تنزل میدهد یا در مدار بستۀ تعصبات میاندازد؛ همانند فهم سلفیون یا شبهسلفیون از شفاعت که با شبههافکنی، آن را موجب تحدید قدرت مطلقۀ خدا و نوعی جانبداری از دوستان و میانجیگری معنا کردهاند. مقاله حاضر با تکیه و تأکید بر فرمایشات امام علی(ع) در نهجالبلاغه نشان میدهد که شفاعت با دو مقولۀ «محبت» در این جهان و «تجسم اعمال» در یومالحشر نسبت و پیوندی ناگسستنی دارد؛ زیرا محبت، عمل صالحی است که انسان از این جهان مادی با خود به دار آخرت میبرد و از آن به نحو شفاعت که صورتِ باطنی محبت است، برخوردار میشود؛ و تجسم اعمال، ظهور جسمانی و تعیّن یافتۀ صورت ظاهری و ملکوتی انسان در جهان آخرت است.