چکیده: نهج البلاغه وصحیفه سجادیه به عنوان دو منبع مهم عرفان شیعی،همراه و همسوباقرآن ،راهنمای بشریت به سوی کمال می باشند.لذاآشنایی باتفسیر وتبیین این دو کتاب ارزشمند از معارف متعالی دین مبین اسلامامری ضروری است.اما به دلیل اینکه سیر وسلوک عرفانی در جهت رسیدن به قرب الهی،که غایت ومقصود انسان است در بستر زمان به وقوع می پیوندد وهمه ی تعالیم اسلامی ناگزیرباید در مرحله ای از زمان انجام پذیرد،لذا بررسی آموزه های مرتبط با زمان گذشته ،حال وآینده در نهج البلاغه و صحیفه سجادیه می تواند راهگشای انسان در مسیر رسیدن به قرب الهی باشد.در بیشتر پژوهش های صورت گرفته در رابطه با زمان ،بیشتر به مفهوم زمان از دیدگاه های مختلف و انواع تقسیم بندی های آن توجه به عمل آمده است ؛آنچه دغدغه نگارنده است نگرشی است که عرفان شیعی به زمان گذشته ،حال وآینده دارد و همچنین بررسی نقشی که بهره گیری مناسب از زمان می توانددر سلوک وسیر الی الله برای رسیدن به قرب الهی داشته باشد، که منابع مذکوربه این مطلب نپرداخته اند.در این پژوهش ابتدا به توصیه های این دو کتاب در رابطه با زمان گذشته ،که شامل عبرت آموزی ،محاسبه نفس وتوبه است اشاره شده وعوامل، زمینه ها ونتایج هر کدام ازآنها تبیین شده است.سپس توصیه های مربوط به زمان حال که شامل اغتنام فرصت ها،فراگیری علم ،عبادت،تقوا،وزهد وپرهیزاز دنیا می باشد، بیان شده است ونیز ضرورت وآثارونتایج هر کدام تبیین گردیده است.در ادامه به چگونگی نگرش وتفکر نسبت به آینده پرداخته که یادآوری مرگ ونداشتن آرزو های طولانی در ذیل آن بررسی شده است.در فرآیند بررسی آموزه های موجود در این دو کتاب در رابطه با زمان مشخص می شود که تمام مراحل سیر وسلوک الی الله به شکل پیوسته ومنظمی تبیین شده است وهمچنین مشخص می شود که تمام این آموزه ها ارتباط معنایی وبه هم پیوسته ای با هم دارند به گونه ای که در یکدیگر تاثیرمتقابل دارند. با توجه به موضوع مورد بحث؛روش این پژوهش توصیفی براساس مطالعه در منابع مکتوب است.