1404/02/01
مهران فرهادی

مهران فرهادی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 56294287000
دانشکده: دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی
نشانی: همدان-خ شهید فهمیده، روبروی پارک مردم- دانشگاه بوعلی‎سینا-دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی-گروه روانشناسی
تلفن: داخلی 281

مشخصات پژوهش

عنوان
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت به خود بر آسیب پذیری شناختی نسبت به افسردگی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
آسیب پذیری شناختی، افسردگی، درمان مبتنی بر شفقت به خود، نگرش ناکارآمد، سبک اسناد، عزت نفس.
سال 1399
پژوهشگران هانیه رحیمی خشوئی(دانشجو)، مهران فرهادی(استاد راهنما)، محمدرضا ذوقی پایدار(استاد مشاور)، شهریار یارمحمدی واصل(استاد مشاور)

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت به خود بر آسیب پذیری شناختی نسبت به افسردگی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در نیم سال دوم 99-1398 بود. نمونه گیری طی دو مرحله انجام گرفت؛ نخست به منظور غربالگری به روش نمونه گیری در دسترس، پرسشنامه های پژوهش بین دانشجویان توزیع گردید. مطابق ملاک های پژوهش تعداد 52 نفر در این مرحله غربالگری شدند که در نهایت به صورت انتساب تصادفی، 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه سبک اسنادی (پترسون و همکاران، 1982)، پرسش نامه نگرش ناکارآمد (وایزمن و بک، 1978)، پرسش نامه مثلث شناختی (بکهام و همکاران، 1986)، پرسش نامه عزت نفس (روزنبرگ، 1965) و پرسش نامه افسردگی بک ویرایش دوم (بک و همکاران، 1996) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت به خود قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت به خود بر آسیب پذیری شناختی نسبت به افسردگی (F=22/78, P<0.01)، نگرش های ناکارآمد (F=15/53,P<0.01)، عزت نفس (F=30/07, P<0.01)، سبک اسناد کلی برای رویدادهای منفی (F=11/41, P<0.01)، سبک اسناد پایدار برای رویدادهای منفی (F=14/48, P<0.01) و سبک اسناد درونی برای رویدادهای منفی (F=12/45, P<0.01) مؤثر بوده است. در مجموع مشخص شد که درمان مبتنی بر شفقت به خود می تواند از ابتلا به افسردگی در افراد مستعد از نظر شناختی، جلوگیری نماید. به نظر می رسد این امر از طریق تنظیم سیستم های هیجانی که به کاهش رفتارهای ایمنی طلبانه و اصلاح الگوهای شناختی که حول محور ذهن مشفق صورت می گیرد، محقق شده است.