هدف از پژوهش حاضر، تبیین کیفیت زندگی بر اساس خودشفقتی و کمال گرایی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که با روش همبستگی انجام گرفت . جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1397-1396 بود که بر اساس گزارش معاونت آموزشی دانشگاه، جامعه آماری دانشجویان 12000 نفر می باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه خودشفقتی نف (2003) ، پرسشنامه کمال گرایی هویت و فلت (1991) ، پرسشنامه کیفیت زندگی WHO(1993) ، استفاده و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون) صورت گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون ساده نشان داد که خودشفقتی 49/0 از واریانس کیفیت زندگی و کمال گرایی37/0- از واریانس کیفیت زندگی را تبیین می کند ( 01/0 > p ) که از نظر آماری معنادار است و همبستگی کمال گرایی و خودشفقتی ( 24 /0- = r ) می باشد که از نظر آماری معنادار است (01/0 > p ) . بنابراین بین خودشفقتی و کیفیت زندگی در دانشجویان رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. یعنی با افزایش خودشفقتی کیفیت زندگی هم افزایش می یابد و بین کمال گرایی و کیفیت زندگی هم رابطه معکوس وجود دارد و از آنجایی که خودشفقتی حال انسان را خوب می کند، موجب می شود که کیفیت زندگی بالا رود و با به کار بردن راه هایی برای افزایش خودشفقتی و کاهش کمال گرایی دانشجویان می توان کیفیت زندگی آنان را افزایش داد.