از موانع اصلی استقرار ریزنمونه در ریزازدیادی گردو، اکسیدشدن ترکیبات فنلی تراوش شده به درون محیطکشت، قهوهای شدن محیطکشت و توقف رشد ریزنمونه است. این پژوهش، بر اساس یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه فاکتور شامل رقم )جمال و چندلر(، زمان تهیه ریزنمونه )اردیبهشت، تیر و شهریورماه( و شرایط محیطکشت )اضافه کردن ذغال فعال به محیطکشت، قرارگیری کشتها در تاریکی 22 و 72 ساعت، واکشت سه مرتبه هر 22 ساعت، دو مرتبه هر 72 ساعت و یک مرتبه بعد از 122 ساعت و شاهد( انجام پذیرفت. نتایج تجزیه واریانس دادههای مربوط به استقرار ریزقلمه در محیطکشت نشان داد که رقم، زمان تهیه ریزقلمه و شرایط محیطکشت و اثرات متقابل آنها بهجز اثر متقابل رقم و زمان تهیه ریزقلمه دارای اثر معنیداری در سطح یک درصد بر استقرار ریزقلمههای دو رقم جمال و چندلر بودند. بر اساس نتایج مقایسه میانگینها، بهترتیب تیمارهای واکشت سه مرتبه هر 22 ساعت و اضافه نمودن ذغال فعال بالاترین میزان استقرار ریزقلمه در محیطکشت را نشان دادند و از این نظر اختلاف معنیداری نسبت به سایر تیمارها داشتند. از طرف دیگر، نتایج همبستگی صفات حاکی از آن بود که بین شاخص قهوهای شدن و میزان استقرار 2-( وجود داشت. در تیمارهای موردبررسی، رقم چندلر میزان استقرار ریزقلمه بالاتری نسبت / ریزقلمه همبستگی منفی معنی دار ) 80 به رقم جمال داشت. در نهایت چنین نتیجهگیری شد که تهیه ریزقلمه در اردیبهشتماه، در شرایط واکشت سه مرتبه هر 22 ساعت و اضافه نمودن ذغال فعال بهترین اثربخشی را در استقرار ریزقلمههای دو رقم چندلر و جمال نشان دادند.