به منظور بررسی فاکتور های رویشی در پایه های کلونال GF677، GN15 و یک هیبرید بادام هلوی منتخب طبیعی،بادام بذری و هلوی بذری در حالت پیوندی و غیر پیوندی و تحت تاثیرتنش خشکی این مطالعه صورت گرفت. رقم پیوند شده فرانیس و تیمار های خشکی شامل بدون تنش(Mpa 3/0-) تنش متوسط (Mpa 9/0- ) و تنش شدید(Mpa 5/1-) بودند سطح تنش با استفاده از TDR و روش وزنی حفظ شد. بررسی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و سه گیاه در هر پلات انجام شد. محیط کشت ترکیبی از خاک، ماسه و ماده آلی بود نهالهای نسبتا یکنواخت در گلدانهای 13 لیتری کشت شدند و پس از اعمال تیمارهای تنش به مدت 70 روز صفات محتوی نسبی آب برگ (RWC)، وزن تر و خشک برگ، تاج و ریشه، نسبت تر و خشک ریشه به تاج مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج تمامی صفات ارزیابی شده تحت تاثیر سطوح تنش و نیز بین پایه های مختلف دارای تفاوت بسیار معنی دار بودند.پیوندی یا غیر پیوندی بودن تاثیری بر کل وزن تر و خشک برگ گیاه و نسبت وزن ریشه به تاج در حالت تر و خشک نداشت اما بر سایر صفات اثر بسیار معنی داری داشت. بر اساس نتایج پایه بادام بیشترین ریزش برگ را متعاقب تنش خشکی بروز داد و به این دلیل کمترین میزان برگ تر و خشک را داشت در حالی که هیبرید های بین گونه ای بیشترین برگ و پایه هلو حالت بینابین داشت. در پایه های رویشی مورد بررسی وزن تر و خشک تاج بیش از بادام بود، دانهالهای هلو در این مورد پایین ترین رتبه را داشتند در صورتی که دانهالهای بادام و هلو بیشرین وزن تر و خشک ریشه و بالا ترین نسبت ریشه به تاج را داشتند. GN15 در وزن ریشه ونسبت ریشه به تاج پایین ترین رتبه را داشت. برگ در پایه بادام با 4/75 درصد بیشترین محتوی نسبی آب (RWC) را داشت در حالیکه هلو با 68 درصد کمترین و پایه های رویشی در بین این دو پایه قرار داشتند. به نظر می رسد پایه بادام در شرایط تنش خشکی با ریزش مقادیر بیشتر از برگها و بهره گیری از مکانیزم اجتناب، حفظ میزان نسبی بالاتر آب در برگ و دارا بودن نسبت ریشه به تاج بیشتر نسبت به هلو و هیبرید های بین گونه ای شرایط بهتری را برای تحمل خشکی دارا باشد هیبرید رویشی GF677 نیز قابلیت هایی نزدیک به بادام را نشان داد و از این لحاظ تفاوت معنی داری بین این دو دیده نشد. GN15، هیبرید محلی منتخب و دانهالهای هلو رتبه های بعدی را داشتند.