باطله های معدنی که طی استخراج معادن و فعالیت های بخش فرآوری مواد معدنی بوجود می آیند، یکی از معضلات مهم محیط زیستی بخش صنعت و معدن در مقیاس جهانی است. وزش باد، بارندگی و تغییرات جوی سبب پراکندگی و انتشار ذرات خاک موجود در این انباشت ها می-شود. برخی از این خاک ها حاوی عناصر سنگینی مانند سرب و روی هستند که برای سلامتی انسان و محیط زیست مضر می باشند. همچنین ناپایداری خاک های باطله در دپوها سبب ایجاد خساراتی می گردد. بنابراین افزایش مقاومت جهت تثبیت خاک های باطله، تامین پایداری دپوها و استفاده از این باطله ها به منظور پر کردن فضاهای زیرزمینی یکی از چالش های پیش روی مدیریت پسماند می باشد. روش های متنوعی از قبیل استفاده از آب، مواد پلیمری، مالچ های نفتی، و ضایعات پتاس به جهت تثبیت گرد وغبار وجود داشته که هر کدام دارای نقاط ضعف خاص از جمله دوام و مدت ماندگاری می باشند. در این پژوهش از ترکیب لیگنین سولفانات، ملاس، پلی اتیلن گلی کول، کلسیم کلراید و نمک برای تثبیت باطله معدن سرچشمه، و از ترکیب لیگنین سولفانات، ملاس ، کلسیم کلراید برای تثبیت باطله معدن چادرملو استفاده شده است. آزمایش های انجام شده شامل ICP-OES، SEM، دانه بندی، مقاومت برشی، تونل باد و تعیین ضخامت می باشد. نتایج آنالیز ICO-OES روی نمونه های مالچ نشان داد که غلظت فلزات سنگین کمتر از حد مجاز است. نتایج آنالیز SEM به طور واضحی ایجاد یک لایه پوشش بر سطح خاک و ایجاد چسبندگی و پیوستگی بین ذرات خاک را در اثر استفاده از مالچ معلوم می سازد.در اثر عملیات تثبیت مقاومت برشی و چسبندگی نمونه ها افزایش قابل توجهی را نشان می دهند. عملیات تثبیت نمونه ها باعث افزایش قابل توجه مقاومت برشی و چسبندگی نمونه ها شده است. نتایج آزمایش تونل باد در یک بازه زمانی 2 دقیقه در سرعت های مختلف نشان داد که عملیات تثبیت منجر به کاهش قابل توجه تمرکز ذرات رسوب گردیده است. نتایج نشان داد که افزایش میزان پاشش مالچ باعث نفوذ بیشتر مالچ در خاک و افزایش غلظت مالچ علیرغم کاهش عمق نفوذ آن در خاک، به واسطه افزایش مقدار چسبندگی بین ذرات خاک، سبب مقاومت بیشتر آن در مقابل فرسایش بادی می شود.