بلند کردن جسم یکی از عوامل خطر برای کمردرد است. بیماران مبتلا به کمردرد تفاوت هایی را در تمام جنبه های کنترل حرکتی تنه در مقایسه با افراد سالم نشان می دهند که اغلب به عنوان تفاوت در فعالیت عضلانی مورد مطالعه قرار می گیرند. اخیراً موضوعی به عنوان سینرژی عضلانی بیان شده است، مدلی برای کنترل عملکرد حرکتی که به گروه های عضلانی اجازه می دهد تا به عنوان واحدهای حرکتی انجام دهند. با توجه به اهمیت شناسایی الگوهای هم افزایی عضلانی در توانبخشی در افراد مبتلا به کمردرد، به ویژه الگوهای برداشتن و پایین گذاشتن بار (به عنوان یکی از تمرینات توانبخشی و فعالیتی که در زندگی روزمره کاربرد زیادی دارد)، می توان از آن برای طراحی پروتکل توانبخشی و همچنین پیگیری روند بهبود افراد آسیب دیده استفاده کرد. روش ها: داده های الکترومیوگرافی هشت عضله در یک نمونه 18 نفری مبتلا به کمردرد و یک نمونه 18 نفری سالم (گروه کنترل) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل بر روی سینرژی عضلات و همچنین میزان فعالیت عضلات انجام شد. اجزای سینرژی عضلانی با استفاده از الگوریتم فاکتورسازی ماتریس غیر منفی محاسبه شد.همچنین از نرم افراز spss26 برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. نتیجه: با بررسی سینرژی عضلانی، مشخص شد که بیماران مبتلا به کمردرد، الگوی سینرژی عضلانی متفاوتی در مقایسه با گروه سالم در هر دو تکنیک،اسکوات و استوپ، مورد بررسی با بارهای مختلف ،5،10،15 درصد وزن بدن ،داشتند. به علاوه میزان فعالیت عضلات در گروه بیمار به طور معنی داری کمتر از گروه سالم بود. بحث: این تحقیق نشان داد که افراد مبتلا به کمردرد از الگوهای مختلف سینرژی صادر شده توسط سیستم عصبی مرکزی استفاده می کنند. همچنین الگوی فعالیت عضلات در افراد آسیب دیده به دلیل ضعف عضلات در هر دو روش و با بارهای مختلف تفاوت داشت. علاوه بر این، درک تغییرات در فعالیت عضلانی و الگوهای سینرژِی می تواند به توسعه برنامه های درمانی شخصی متناسب با نیازهای خاص هر فرد کمک کند. این رویکرد تضمین می کند که پروتکل توانبخشی نه تنها موثر است، بلکه پتانسیل بهبودی فرد آسیب دیده را نیز به حداکثر می رساند. علاوه بر این، با ترکیب آنالیز مکانیکی، متخصصان مراقبت های بهداشتی می توانند به طور دقیق تمرین ها و بارها را برای نتایج بهینه در این تکلیف ارزیابی و انتخاب کنند.