بر طبق مطالعات پیشین، محققین یافتند که فعالیت عضله نازک نئی طویل در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا نسبت به افراد سالم بیشتر بود و شروع فعالیت این عضله نیز در برخورد با زمین در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا با تاخیر مواجه بود. از این رو، هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات بریس جدید، اولترا و مک دیوید نسبت به حالت بدون بریس بر فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات مچ پا حین پرش-فرود در افراد دچار ناپایداری مزمن مچ پا در مقایسه با گروه کنترل بود.مواد و روش ها: تعداد 20 مرد و زن در دو گروه ناپایداری مزمن مچ پا و سالم در این مطالعه شرکت داشتند. ابتدا ارتفاع حداکثر پرش افراد تعیین شد، سپس نشانگری برای هرفرد در 50٪ ارتفاع پرش همان شخص برای انجام تست های پرش آزمون قرار داده شد. سپس مراحل الکترود گذاری برای ثبت فعالیت الکترومایوگرافی عضلات ساقی قدامی، نازک نئی طویل، نعلی، دوقلو قسمت خارجی و دوقلو قسمت داخلی انجام شد. افراد 12 بار عمل پرش-فرود را بصورت پرش با جفت پا و فرود بر روی پای راست در 4 حالت بدون بریس، بریس اولترا، بریس جدید و بریس مک دیوید انجام دادند. برای سنجش نقطه شروع فعالیت عضلات نیز از دو عدد فوت سوییچ، یکی در خلفی ترین قسمت خارج پاشنه و دیگری در زیر سر متاتارسال اول در زیر کفش تعبیه شد. فعالیت عضلات در سه فاز قبل از پرش، قبل از فرود و فرود بررسی شد. از روش آماری تحلیل واریانس چند متغییره با اندازه گیری مکرر جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر در بررسی فعالیت عضلات در فاز پرش نشان داد که بریس جدید فعالیت الکترومایوگرافی عضله نازک نئی طویل را در افراد ناپایداری مزمن مچ پا و افراد سالم بطور معناداری نسبت به 3 حالت دیگر کاهش داد (001/0P=) و نیز برای عضله دوقلو قسمت خارجی نیز در افراد سالم افزایش داد (005/0P=) ولی بین بقیه عضلات در تمامی حالت ها تفاوت آماری مشاهده نشد(05/0P>). در فاز قبل از فرود نیز بریس جدید فعالیت عضلات ساقی قدامی (013/0P= گروه سالم) و نازک نئی طویل(041/0P= گروه سالم، 031/0P= گروه ناپایداری مزمن مچ پا) را بطور معناداری هم در افراد سالم و هم در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا نسبت به بقیه حالت ها کاهش داد. اگرچه، در فاز فرود برای فعالیت عضلات هیچ تفاوت معناداری بین 4 حالت یافت نشد(05/0P>). همچنین نتایج بررسی نقط