مدینه فاضله، یعنی جامعه ای که از یک سو، سرشار از امنیت، رفاه، آرامش و عدالت است و از سوی دیگر از هرگونه ظلم، ستم و ناخوشی مبرّی می باشد. جامعه ای که، از ابتدای شکل گیری جوامع و اجتماعات بشری همواره ذهن و فکر بشر را به خود مشغول کرده است. و فیلسوفانی همچون افلاطون در یونان باستان و فارابی و ملاصدرا در شرق جهان اسلام، در ادوار مختلف به بررسی و پی ریزی ابعاد این اندیشه پرداخته اند. تحقیق حاضر با عنوان «بررسی تطبیقی مدینه فاضله افلاطون و مدینه فاضله مهدوی» در پی دست بافتن به پاسخ سئوال های ذیل است: 1ـ مفهوم مدینه فاضله، ارکان، مبانی و انواع مدینه فاضله در نگاه افلاطون چیست؟ 2- مفهوم مدینه فاضله، ارکان، مبانی و انواع مدینه فاضله در اندیشه مهدویت چه چیزهایی می باشد؟ 3-این دو دیدگاه چه تفاوت ها و شباهت هایی دارند؟. در اندیشه مهدوی و افلاطون، مدینه فاضله به معنای جامعه ای است که، سرشار از عالی ترین درجه سعادت برای بشر باشد و او را به سمت کمال مطلق هدایتگری کند. به گونه ای که، انسان در این جامعه به عدالت و کرامت حقیقی خویش دست می یابد. ارکان مدینه فاضله افلاطون عبارتند از: حاکم و محکوم و در مدینه فاضله مهدوی، قرآن، سنت و فطرت انسانی می باشند. مبانی مدینه فاضله افلاطون، دانایی، خویشتن داری، شجاعت و عدالت هستند. اما در مدینه فاضله مهدوی؛ رسیدن به عبودیت، سعادت ، امنیت، عدالت و بسیاری از شاخصه های ممتاز در سطوح مختلف می باشند . انواع مدینه فاضله ی افلاطون شامل چهار نوع است: 1-الیگارشی 2-دموکراسی3-استبدادی4-تیموکراسی. و در اندیشه مهدوی، شامل شش نوع است: 1-مدینه ضروری 2-مدینه نذالت 3-مدینه خست 4-مدینه کرامت 5-مدینه تغلب 6-مدینه حریت(یا فاضله). فلسفه تشکیل مدینه فاضله، از دیدگاه افلاطون روی کار آمدن فیلسوفان و حاکمیت آنها بر جامعه برای برپایی عدالت است. در حالی که هدف از تشکیل مدینه فاضله مهدوی، رساندن بشر به کمال و سعادت واقعی، حکومت حضرت مهدی و امامان معصوم(علیهم السلام) که وارثان اصلی حکومت در زمین هستند، می باشد. در یک جمع بندی نهایی می توان گفت: با وجود شباهت هایی که در دیدگاه افلاطون و مهدوی وجود دارد، تفاوت اساسی این دواندیشه در دنیوی بودن صرف نگاه افلاطون و دنیوی – اخروی بودن نگاه مهدویت به موضوع مدینه فاضله می باشد. پژوهش حاضر، با شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی، تحلیلی