پژوهش حاضر به بررسی موضوع مهم عهد و پیمان خداوند از بندگان که در آیه ی 172 سوره ی اعراف بیان شده است؛ می پردازد. موضوع فوق که در آیه ی مزبور، به صورت کلی مطرح شده است و عدم بیان جزئیات در این آیه، باعث نگرش های متفاوتی میان متکلمان، مفسران و عارفان شده است. هر کدام از پژوهشگران عرصه های فوق، از دریچه ی خود و با استدلال های عقلی و نقلی به این موضوع پرداخته اند. آیه ی الست را می توان در حوزه ی کلام هم مطرح کرد؛ این پژوهش، نخست به بررسی اجمالی نظریات مختلف از متکلمان، مفسران و عارفان درباره ی پیمان الست یا عالم ذر می پردازد و سپس در فصلی مشبع، بلکه دیدگاه های متفاوت مولانا درباره ی این موضوع، بیان می شود. در اهمیت و ضرورت این تحقیق باید اذعان کرد که اثری مستقل و مدوّن در زمینه ی عهد الست در مثنوی مولوی به نگارش درنیامده است و دیگر این که دانستن عهد الست جهت معرفت به خدا و شناخت بهتر مثنوی معنوی، بسیار ضروری است و در جامعه ی امروزی هم کاربرد دارد؛ بدین صورت که فهمیدن عهد الست و یادآوری آن، از رواج فساد و بی عدالتی و جنایات و خیانات بشری می کاهد؛ در طول پژوهش به مفاهیمی چون کاربرد سماع و الست، سعادت و شقاوت انسان ها و ارتباط آن با عالم ذر، عالم روحانی و پیوند آن با میثاق الست و ... پرداخته شده است. همچنین در بخشی مستقل به سماع و میزان کاربرد آن در مثنوی پرداخته و سعی شده است که ارتباط آن با عهد الست مورد بررسی قرار گیرد.