1404/02/01
محمد آهی

محمد آهی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: همدان- بلوار آیت الله کاشانی- ساختمان ولیعصر- پلاک88
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی قیاس اصولی در دفتر اول مثنوی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
قیاس ، قیاس اصولی ، مولانا ، مثنوی ، دفتر اول
سال 1394
پژوهشگران زهرا ظهیری برازنده(دانشجو)، محمد آهی(استاد راهنما)

چکیده

قیاس واژه ای تازی ودر لغت به معنی اندازه گیری و سنجش و برابری دو شیئ می باشد. قیاس در علم منطق یکی از وجوه و انواع سه گانه ی حجت(استدلال)است.و مهمترین و قاطعترین اقسام حجت و اساسی ترین بحث منطق صوری است وعبارت است از مجموع چند قضیه(حداقل دو قضیه) که هر گاه مسلم و صحیح فرض شوند، قضیه ای دیگر ضرورتاً از آن ها حاصل می آید و ناچار باید این قضیه را که نتیجه آن ها است، قبول کنیم؛ زیرا در غیر این صورت، گرفتار تناقض خواهیم شد . استدلال منطقی برسه گونه است: 1.قیاس؛2.استقرا؛3.تمثیل ؛ قیاس در اصطلاح علم اصول، عبارت است از اینکه در دو موضوع مشابه که حکم یکی معلوم و حکم دیگری مجهول باشد ، با مقایسه کردن آنها حکم شرعی مجهول مشخص گردد. ارکان قیاس جهار قسم است : اصل یا مَقیس علیه؛ 2. فرع یا مَقیس؛ 3. علت یا جامع (جهت مشترکی که بین اصل و فرع است)؛ 4. حکم ،چیزی که برای اصل ثابت است و می خواهیم برای فرع هم اثبات کنیم. منظور از قیاس اصولی همان تمثیل منطقی است . قیاس اصولی با قیاس منطقی متفاوت است؛ زیرا قیاس در باب منطق به معنای برهان و قیاس اصولی به معنای تشبیه وتمثیل است ؛ بنابراین قیاس فقهی برابر با تمثیل و تشبیه منطقی است.قیاس کردن از عوامل خطای شناختی انسانهاست و مولانا در تمام موارد با آن مخالفت می ورزد . مولانا در مثنوی ، مباحثی در مورد قیاس دارد که گاه آن را تایید می کند و گاه رد می کند. محور اصلی اکثر داستانها ی دفتر اول مثنوی همین مسئله ی قیاس اصولی است ، که مخاطب با شیوه ی کاربرد آن به وسیله ی مولانا و مخلفت وی با ان موضوع مواجه می شود . در پژوهش حاضر پس از اشاره به معنای لغوی و اصطلاحی قیاس و انواع و ارکان آن به تشریح قیاس اصولی و شیوه ی کاربرد آن در ابیات و داستانهای دفتر اول پرداخته ایم . لازم به ذکر است که مولانا به دلیل روحیه ی تسامح و تساهل خویش از دیدگاه یک عارف وارسته مسئله ی قیاس اصولی می نگردو با تبحر و استادی خاص خود آن را به زیبایی و به شیوه ی تعلیمی و تمثیلی در داستانها به تصویر کشیده است که نشان دهنده ی وسعت اطلاعات و مهارت شگرف او در مسائل فقهی و اصولی ،مذهبی ، حقوقی ، اجتماعی و...است . نکته ی مهم این است که مولانا خود به مخاطبین هشدار می دهد که قیاس ورزی نکنند ، ولی در عمل خود تن به قیاس می دهد . در فصل چهارم این پژوهش ابتدا شواهدی از ابیات و داستانهایی را که