گندم با تامین حدود 20 درصد از کالری و پروتئین غذای جمعیت جهان، منبع اصلی مواد غذایی انسان است و بیش از نیمی از کل مصرف مواد غذایی در جهان را تشکیل می دهد. از این رو، کشت ارقام گندم با بازده بالا در شرایط و سازگار با شرایط نامساعد محیطی از جمله ارقام متحمل به تنش خشکی، یک هدف بسیار مهم بهنژادی است. تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده عملکرد محصول از طریق تأثیر بر عملکرد سلول و ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی در گیاه است. یکی از راهبردهای مفید بهنژادی گیاهان زراعی برای مقاومت به خشکی، حفظ و بهرهگیری از تنوع موجود در ژرم پلاسمهای زراعی و وحشی، از جمله استفاده از تنوع فیزیولوژیک موجود در جنس آژیلوپس، بهعنوان یکی از منابع ژنی مقاومت به تنشهای محیطی، است. جهت رسیدن به هدف فوق، صفات مختلف ریشهای در ده اکوتیپ مختلف آژیلوپستائوشی، درقالب طرح بلوکهایکامل تصادفی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه همبستگی نشان داد که به ترتیب صفت کارایی مصرف آب دانه (**98/0=r)، محتوی آب نسبی برگ (**42/0=r) و محتوی کلروفیل (*35/0=r) بیشترین همبستگی مثبت و معنیدار را با عملکرد دانه داشتند. همچنین، عملکرد دانه همبستگی منفی و معنیداری را به ترتیب با صفاتی مانند میزان آب مصرفی (**76/0-=r) و توانایی حفظ آب در برگ قطع شده (*37/0-=r) نشان داد. طبق نتایج رگرسیون گام به گام، به ترتیب صفات کارایی مصرف آب دانه، میزان آب مصرفی (با ضریب منفی) و محتوای نسبی آب برگ، بهعنوان مهمترین صفات موثر بر تغییرات عملکرد دانه، وارد مدل رگرسیونی شدند و در مجموع 02/89 درصد از واریانس کل عملکرد دانه را توجیه کردند. طبق تجزیه مولفههای اصلی، صفت کارایی مصرف آب دانه، به عنوان مطلوبترین صفت تحت شرایط تنش خشکی، بیشترین همراستایی را با افزایش عملکرد دانه در مطلوبترین اکوتیپ، یعنی A19 داشت. همچنین اکوتیپهای A16 و A17به عنوان نامطلوبترین و یا حساسترین ژنوتیپها شناسایی شدند که این اکوتیپها دارای مقادیر کمی برای کارایی مصرف آب دانه و مقادیر بالایی از صفات نامطلوب میزان آب مصرفی و توانایی حفظ آب در برگ قطع شده بودند. بنابراین. کارایی مصرف آب دانه (GWUE)، به عنوان مهمترین صفت برای شناسایی ژنوتیپ های متحمل به خشکی پیشنهادمیشود که گزینش برای بهبود این صفت منجر به شناسایی ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی جهت استفاده در برنامه های آتی بهنژادی گندم خواهد شد.