نقد جامعه شناختی رمان به عنوان شاخصه ای از جامعه شناسی ادبیات به بررسی تاثیر اجتماع بر محتوای اثر و نیز تاثیر محتوای اثر بر اجتماع می پردازد. این جستار به بررسی رمان «ترلان» فریبا وفی با استفاده از رویکرد ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن پرداخته است و با روش اسنادی تحلیل و نقد متن به همراه شواهدی، سعی در نمایاندن فضای اجتماعی حاکم بر دنیای نویسنده خواهد داشت تا بیان کند ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعۀ ایران در شکل گیری ساختارهای ذهنی نویسنده و پیدایش این رمان چه تاثیری گذاشته و چه پیوند و رابطه ای میان ساختارهای جامعه با ساختارهای رمان وجود دارد. یافته ها نشان می دهد که این رمان یک اثر کاملا اجتماعی و محصول ذهنیت و تفکر ایدئولوژیک نویسنده است که در آن ضمن بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی عصر خود، بازتابی از واقعیات اجتماعی و حاکم بر جامعه را نشان داده است و در نتیجه تنها راه رسیدن به هویت مستقل زنانه را به دور از نگاه مرد سالارانه، شرکت در فعالیت های اجتماعی و بالا بردن سطح آگاهی آنان می داند. در این رمان که حاصل کنش های نسل معاصر و دغدغه های آن ها است، نویسنده با انتخاب زندگی دو دختر جوان، مشکلات و مسائل زنان در زندگی، فضای مردسالارانه، عدم هویت یابی زنان و ... را به تصویر می کشد. وفی با در نظر گرفتن یکی از مضمون های اجتماعی؛ یعنی هویت زنانه و فضای مردسالارانه، ساختاربندی حاکم بر جامعۀ یک دوره در ایران را به نمایش گذاشته است