سوانح العشاق از احمد غزالی و منطقالطیر عطار دو کتابی هستند که موضوع اصلی آنها عشق است. سوانح از عشاق احمد غزالی اولین و مهمترین رساله مستقلی است که به عشق از نگاه صوفیانه میپردازد. عشق در این کتاب مطلق یا حقیقت است، نه الهی و نه انسانی. در صورتی که منطقالطیر عطار کتابی عرفانی تمثیلی است که با روایت و پرداخت داستانی، موضوع وصال به معشوق را از منظر الهی به تصویر میکشد. کتاب سوانح العشاق از نظر زمانی از منطقالطیر متقدمتر است به همین دلیل بر آثار بعد از خود تأثیر بسیاری داشته و از اهمیت فراوانی برخوردار است. از این رو گمان میرود منطقالطیر عطار نیز از سوانح العشاق تأثیر گرفته باشد که بعد از بررسیهای این مقاله با بررسی این دو متن و بهرهگیری از نظریه بینامتنیت و نظریه رولان بارت (حضور نشانههای مشترک در دو متن) با روش توصیفی و تحلیلی و مطالعه کتابخانهای مشخص میگردد با آنکه دو متن، سوانح العشاق؛ نثر و به شیوه رسالهای؛ و منطقالطیر؛ سمبلیک در قالب نظم؛ در برخی اصطلاحات عرفانی و احادیث و تلمیحها و تفکر غالب عشق با هم شباهت دارند، در نتیجه این فرضیه را تقویت میکند که منطقالطیر عطار از سوانح العشاق تأثیر گرفته است.