انسانهای بزرگ چرا مقصد خاصی را برای گردشگری انتخاب می کنند ؟ و در انتخاب خویش به دنبال تامین چه نیازها و رسیدن به چه اهدافی می باشند ؟ افراد تاثیرگذاری مانند ناصر خسرو که بر شعر و ادبیات و سفرنامه نویسی ایران تاثیری شگرف نهاده اند حتی سفر رفتنشان نیز می تواند برای دستیابی به اهدافی والا در راستای خدمت به انسان و انسانیت باشد و بیشتر نمایان می کند . در این مقاله تلاش شده پس از معرفی مختصر ناصرخسرو و گردشگری و پرداختن به نظریه کرامپتون و بیان معرفی هفت انگیزه ای که او برای رگردشگران عنوان کرده است به تطبیق و یافتن مصادیقی برای هر عنوان و انگیزه در خصوص سفر هفت ساله ی ناصرخسرو پرداخته شود .