تاثیر جامعه در ادبیات و متقابلا ادبیات در جامعه مبحثی غیر قابل انکار است. به عبارتی دیگر تغییر و تحول در سمت و سوی ادبیات از دگردیسی های سیاسی و اجتماعی جدانیست و هر تغییر در بطن جامعه، دیر یا زود، در تولیدات ادبی تاثیر می گذارد. بنابر هدف این پژوهش یعنی تحلیل آثار سیمین بهبهانی بر اساس دو نظریه ی زیبای انتقادی لوکاچ" مکتب فرانکفورت" و " کلیت" سعی بر آن شد تا با مطالعه ی عمیق بتوانیم محوریت این نظریه ها را در سیر اندیشه ورزی سیمین بهبهانی شاعر نامیرای ایران که آثارش مالامال از موضوعات و مسائل اجتماعی است و گویی هیچ چیز از دید این متفکر بزرگ پنهان نمانده است را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.