چکیده انسانها در طول تاریخ هیچ گاه از پند و موعظۀ حکما و خردمندان و کسانی که حاصل تجربههای چندین سالۀ خود را در اختیار آنان قرار دهند، بینیاز نبودهاند .در دنیای سریعالسیر امروز که فرصت آزمایش و خطا بسیار کم است، جای خالی این تجربهها بیشتر احساس میشود .سرزمین ما از دیرباز مهد خرد و خردورزی بوده است و خوشبختانه ادبیات این سرزمین منبعی عظیم و گنجینهای غنی از این تجربیات را در خود دارد و حق آن است که از این نظر اهمیت بیشتری به آن داده شود .یکی از آثار در خور توجه در این زمینه، کتاب تاریخ بیهقی است .خواجه ابوالفضل بیهقی که دبیر آل - سبکتکین بوده است، در ضمن مطالب تاریخی کتاب خود از خردورزی و بیان سخنان حکیمانه و آوردن آیات، اخبار، اشعار و حکایات، غفلت نمیکند .ابوالفضل بیهقی اولین کسی نیست که در کتاب خود اشارتها و بشارتهای حکیمانه و سخنان منطبق با اخلاق را میگنجاند، لیکن به این شیوه، اوج و اعتلایی در خور توجه بخشیده است .در این مقاله، جنبههای خردورزانۀ تاریخ بیهقی مورد بررسی قرار میگیرند.