این پژوهش کوشیده است با مقایسهی شعر دو شاعر بزرگ جهان یعنی سعدی و پوشکین درباره ناپایداری جهان نکات مشترک و اختلافات را یافته و ثابت کند که پوشکین در جاهایی تحت تأثیر سعدی بوده است. سعدی در بابهای گلستان وبوستان ضمن حکایاتی تعلیمی به عنوان مربی و معلم اخلاق در صدد پنددهی و عبرت آموزی است و مشخصههای ناپایداری دنیا را در مظاهر قدرت، ثروت و علم میداند اما پوشکین با بیان داستانی عاشقانه به این نتیجه میرسد که یکی از مظاهر ناپایداری عشق و شهوت است که غالباً موجب خشم ونفرت میشود پوشکین نه به عنوان پند آموز بلکه به عنوان قهرمان داستان از گذشت عمر و ناپایداری دنیا به اندیشه وادار میشود اما نمیتواند مستقیم مافی الضمیر خود را بیان کند بلکه با رسیدن به شعر سعدی این مطلب را از عمق جان درک کرده و بیان میکند. مشترکات دو شاعر بیان دلبستگی به مظاهر دنیا و فنای این دلبستگی ها است و اختلاف آنها در شیوهی بیان، نوع ادبی کلام و معرفی مظاهر ناپایداری است.