در مقاله ی حاضر ما به یکی از داستان های جلال ال احمد به نام سمنوپزان پرداخته ایم و حتی الامکان سعی کرده ایم که مطلب جدیدی در این مورد ارائه دهیم. مساله اول که بدان پرداخته شده است، اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور و تاثیر آن در داستان سمنوپزان می باشد. نویسنده ای مثل ال احمد نمی تواند بدون توجه به وضعیت کشورش دست به قلم ببرد. زیرا او نویسنده ای متعهد به آرمان های خویش است. و با داستان ها و نوشته هایش درصدد اصلاح اجتماعی است که در آن زندگی می کند. در ادامه به بررسی خصوصیات سبکی و نثر آل احمد در داستان پرداخته شده است و در پایان این نتیجه حاصل شده است که جلال در هنگام نوشتن این داستان تقریبا نثر خاص خود را تکمیل کرده است.