با آن که ادب متعهد و ادبیات پایداری ، به تدریج از اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی به صورت یک نظریه ادبی مطرح شده، مطالعات تاریخی (= در زمانی ) آثار منظوم و منثور جهان نشان می دهد که از دیرباز نمونه های نسبتا تکامل یافته ای از این نوع ادبی در فرهنگ مکتوب ملل مختلف وجود داشته است. در این مقاله ، سعی می شود تا ضمن باز تعریف مفهوم ادبیات مقاومت ، درونمایه های مقاومت در آثار ادبی کهن ایران زمین با تکیه بر شاهنامه و اشعار ناصر خسرو نمایانده شوند.