توازن، آوایی یکی از ویژگی های اصلی قاعده افزایی است که در نقد فرمالیستی (صورت گرایی)مورد توجه قرار می گیرد. این مقوله از طریق "تکرار کلام" که عامل اصلی خلق انواع توازن ا ست، در زبان شعری روی می دهد. این شگرد هنری، در اثر ادبی( شعر) در دو زمینه وزن عروضی( توالی تکرار هجاهای کوتاه و بلند) و هماهنگی آوایی( تکرار صامت ها و مصوت ها) پدیدار می گردد. این موسیقی افزون بر زبان شعر که برای تاکید و القای عواطف و احساسات، به صورت تکرار آواها و واژه ها با آگاهی و ناآگاهی شاعر آفریده می شود، زبان شعر را نسبت به زبان معیار، برجسته می کند. از این رو، فرمالیست ها آن را عامل شکل گیری آثار ادبی و بویژه شعر می دانند. در این مقاله کوشش شده است تا اشعار"منوچهر آتشی" از طریق توازن آوایی که یکی از روش های آشنایی زدایی است، در دو زمینه اوزان عروضی سنتی و نیمایی و هماهنگی آوایی هم صدا(مصوت)ها و همخوان( صامت) ها مورد بررسی قرار گیرد. فرضیه پژوهش بر این مسئله استوار است که آیا اشعار منوچهر آتشی، با توجه به توازن آوایی مورد نظر، از زیبایی شناسی هنرمندانه برخوردار شده و مخاطب با آگاهی از این نوع شگردهای هنری شاعر به لایه های دیگر زبان شاعرانه،مانند ارتباط تکرار حروف و اصوات با عواطف و احساسات، پی می برد؟