یکی از موضوعات مطرح شده در حوزه فلسفه هنر که از دیرباز اندیشمندان این حوزه بدان توجه خاصی داشته اند مساله رابطه هنر با اخلاق است. به طور خاص این مساله که آیا هنرمند در اثر هنری خود می تواند از همه مضامین موجود استفاده کند موضوعی است که مباحث فراوانی را در حوزه زیبایی شناسی پدید آورده است. این مساله که آیا هنرمند می تواند در آفرینش اثر هنری به بازنمایی یا ترسیم صور غیر اخلاقی بپردازد سوال مهمی است که در این حوزه بدان توجه ویژه ای شده است. اندیشمندان بزرگی چون افلاطون، ارسطو، هیوم و ساویل در آثار خود صریحاً بر لزوم رعایت حدود اخلاقی در هنر تاکید کرده اند. علامه محمد تقی جعفری نیز به این مساله توجه خاصی دارد و در آثار خود حدود ارتباط اخلاق و هنر را با عنایت به جهان-بینی اسلامی ترسیم می کند. در این مقاله تلاش خواهد شد تا به پاسخ ایشان در مورد چگونگی این رابطه اشاره شود. به نظر می رسد که علامه با قائل به اصالت حیات معقول در اندیشه اسلامی و با توجه به نوعی سود انگاری اسلامی در صدد محدود نمودن مضمونی آثار هنری است.