به منظور ارزیابی سودمندی کشت مخلوط گندم و عدس، آزمایش مزرعهای بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1400-1399 در شهرستان سلسله در استان لرستان اجرا شد. عامل اول شامل چهار نوع سیستم کشت گندم با عدس بصورت کشت خالص گندم، کشت خالص عدس، کشت مخلوط 6 ردیف گندم با 3 ردیف عدس و کشت مخلوط 12 ردیف گندم با 6 ردیف عدس و عامل دوم مصرف خاکی اسید هیومیک در سه سطح صفر، 6 و 12 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد که اثر اصلی الگوی کشت بر صفات تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، وزن ریشه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت گندم و عملکرد پروتئین گندم و صفات ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، وزن ریشه و درصد پروتئین عدس معنیدار شد. اثر اصلی هیومیک اسید نیز بر صفات ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد پروتئین و عملکرد پروتئین گندم و صفات ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و درصد پروتئین عدس معنیدار شد. اثر متقابل الگوی کشت × هیومیک اسید بر صفات طول سنبله، تعداد پنجه بارور گندم و صفات تعداد شاخه در بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد پروتئین عدس معنیدار شد. در این الگوی مختلف کشت، بیشترین عملکرد دانه گندم به کشت خالص آن 78/2018 کیلوگرم در هکتار و در بین سطوح مختلف هیو میک اسید به 12کیلو گرم هیو میک اسید(1739کیلو گرم در هکتار) تعلق گرفت. بیشترین میزان عملکرد دانه عدس 562 کیلوگرم در هکتار بود که از کشت خالص عدس در شرایط مصرف 12 کیلوگرم هیومیک اسید به دست آمد. نسبت برابری زمین در کشت مخلوط 12 ردیف گندم با 6 ردیف عدس و کشت مخلوط 6 ردیف گندم با 3 ردیف عدس در شرایط مصرف 12 کیلوگرم هیومیک اسید در هکتار به ترتیب 64/1 و 63/1 بود. با توجه به برتری کشت مخلوط گندم و عدس بر کشت خالص، استفاده از این الگوی کشت همراه با مصرف 12 کیلوگرم در هکتار هیومیک اسید میتواند بهعنوان یک سیستم کارآمد در افزایش تولید مورد توجه قرار گیرد.