1404/02/01
جواد افشارکهن

جواد افشارکهن

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
ناگزیرها / ناممکن های جامعه شناسی
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها
جامعه شناسی جامعه شناسی، شناخت جامعه شناختی، مسائل اجتماعی، ناتوانی- های جامعه شناسی، قلمرو جامعه شناسی.
سال 1395
پژوهشگران جواد افشارکهن

چکیده

تاکنون پرسش و بحث اصلی در قلمرو جامعه شناسی و مرزهای فکری آن عمدتاً درباره آنچه جامعه شناسی باید بدان بپردازد متمرکز بوده است. براین اساس دستورکارهای مختلفی مبتنی بر نظریات و پیش فرض های گوناگون عرضه شده و یا محل مناقشه و اظهارنظر بوده است. بر این اساس به طور مداوم درباره آنچه وظیفه و رسالت جامعه شناسی و یا آنچه جامعه شناسی باید بدان بپردازد بحث و گفتگو شده است. به نظر میرسد باید اکنون جایی نیز برای تبادل نظر درباره آنچه جامعه شناسانه نیست و یا جامعه شناسی نباید بدان بپردازد باز شود. این مهم بخصوص در شرایط جامعه ایران ضرورت دارد که گویی با انباشت انتظارات از جامعه شناسی از یک سو و مباحثه برسر کاستی های آن از سوی دیگر درگیر است. شناخت محدودیتهای مترتب بر حوزه آگاهی بشری باید به شکل خاص بر محدودیتهای برآمده از قلمرو شناخت جامعه شناسانه نیز متمرکز گردد. براین اساس پرسشهای این مقاله این گونه قابل طرح است: چه پرسشهایی را نباید در قلمرو جامعه شناسی مطرح نمود؟ و راه کار کدام مسائل را نباید از جامعه شناسی انتظار داشت؟ به عبارت دیگر برای حل کدام دسته از مسائل نباید به جامعه شناسی پرداخت و نهایتاً این که حدود انتظارات ما از جامعه شناسی تا کجا باید امتداد داشته باشد؟ مطالعه در تاریخ جامعه شناسی و سیر تحول در آموزه ها و تجربیات برآمده از آن ها محور روش شناسانه انجام این تحقیق است. جامعه شناسی درکشور ما در معرض انواع گستردهای از انتظارات و خواسته ها قراردارد. انباشت مسائل اجتماعی از یک سو و تحول مداوم در گستره روابط اجتماعی ازسوی دیگر موجب می شود جامعه شناسی نتواند به شکل موثر نسبت به پاسخگویی به این خواستها واکنش نشان دهد. از سوی دیگر، بسیاری از این خواستها در فضایی خارج از قلمرو دانش جامعه شناسی باید طرح شوند. این همه به گسترش فضای ابهام وپیچیدگی پیچیدگی در جامعه شناسی ایران منجر شده است. جامعه شناسی در چنین زمینهای عمدتاً در معرض نوعی ناکارآمدی تصور میشود و دفاع از آن به امری دشوار بدل میگردد. تحدید حوزه آگاهی جامعه شناختی، تعیین مرزهای تفکر و اندیشه جامعه شناسانه و اولویت بندی مسائل قابل کنترل اجتماعی میتواند به درک صائب تری از حدود تواناییهای جامعه شناسی منجر گردد. در مقابل باید در برابر هر نوع دعوتی که میکوشد جامعه شناسی را به دانشی همه کاره و نامحدود بدل سازد مقاومت نمود.