نوشته کنونی آنتوان کُمپانیون را نماینده جریانی میداند که به ادبیات مفید در دوران معاصر باور دارند. کمپانیون در نخستین درس گفتارش در کُلژ دو فرانس تحت عنوان ادبیات به چه کار می آید؟ معتقد است که دوران پرسشی چون «ادبیات چیست؟» بهسر آمده است و زین پس باید به پرسش مهم تری چون «چرا و چگونه باید پیرامون ادبیات سخن گفت؟» پاسخ داد. گذر از رویکرد سرشت شناختی به رویکرد کارکردشاختی شاهدی است برای بحران معاصر ادبیات و مطالعات ادبی در دانشگاه که از سال 2005 میلادی به این سو کتابهای بسیاری پیرامون آن در فرانسه چاپ شده است. نوشته کنونی می کوشد با رویکردی تحلیلی و مقایسهای، افزون بر معرفی جستار کوتاه کمپانیون، آن را با دیگر نوشتههای همدورانش مقایسه کند. این تحلیل انتقادی نشان میدهد که باوجود عنوان گیرایش، جستار کمپانیون نمیتواند به اهدافش برسد زیرا علیرغم باور به ادبیات-گفتمان، همچنان در بسیاری از سطوح تعریفی محدود از ادبیات ارائه میدهد.