تحلیل ساختاری زبان شناختی یکی از اولین رویکردهای پربار نقد نو است که با بهره گیری از رهاوردهای علم زبان شناسی و بی توجه به عناصر خارجی، به مطالعه متن می پردازد. سابقه استفاده از چنین رویکردی در تحلیل متن به صورت گریان روس، به ویژه یاکوبسن، برمی گردد که سپس ساختارگرایان و روش های نوین مطالعه متن از آن بهره می برند. مقاله کنونی نیز با به کاربردن این رویکرد، درنظر دارد تا علاوه بر نشان دادن کارایی چنین روشی، با مطالعه عناصر متنی یکی از اشعار سهراب سپهری، خوانشی متفاوت از آن ارائه دهد.