این جستار کوتاه می کوشد تا با پیوند دادن اندیشه های ایو سیتون ، دیرینه شناس رسانه و استاد ادبیات، ناتالی هنیش ، جامعه شناس، و ژروم مزو ، نویسنده و منتقد ادبی ، پس از ارائه تعریفی از انگاره نمایانی ، ابزارهای بروز آن، دلیل پیدایش و همچنین پیامدهای آن را در حوزه ادبیات معاصر بررسی کند. بی گمان، برای درک بهتر پدیده نمایانی، یا همان بازتولید و انتشار وسیع تصویر برخی افراد، باید نخست آن را با دو مفهوم رسانه و به ویژه توجه، دو انگاره کلیدی سرمایه داری شناختی ، پیوند زد. این پیوند را می توان در پرسش مهمی که سیتون در عنوان پیش گفتار کتابش با نام حکومت رسانه ها مطرح می کند جستجو کرد: «دموکراسی یا حکومت رسانه؟» او بدون هیچ تردیدی پاسخ این پرسش را که همان نظریه اصلی کتابش است این گونه بیان می-کند: تصور ما این است که در جوامع دموکراتیک زندگی می کنیم اما واقعیت چیز دیگری است. بررسی نظام های قدرت نشان می دهند که حکومت رسانه ها بر زندگی ما چیره شده است (Citton, 2017: 13) چه رسانه ها، برخلاف باور عموم، تنها کارکردی ابزاری ندارند. در حقیقت، انسان هم روزگار از طریق رسانه ها، با آنها و مطابق با آنها می اندیشد و این تعامل انسان با رسانه ها پیامدهای مهمی هم در حوزه های عصب شناختی، زیست شناختی و روان شناختی و هم در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در پی دارد. سیتون در کتاب دیگرش با نام در دفاع از محیط شناسی توجه یادآور می شود که با پیدایش و گسترش فناورهای اطلاعات و ارتباطلا به ویژه رسانه های دیجیتال و ابررسانه ها که امکان تغییر و به اشترا ک گذاری داده های غیرمادی و غیررقابتی را در جامعه نمایشی هم روزگار فراهم کرده است، شاید جلب توجه و یافتن هم سخن به مهم ترین چالش برای تولیدکنندگان فرآورده های فرهنگی بدل می شود به ویژه آنکه افزون بر افزایش تعداد هنرمندان حرفه ای در دوران سرمایه داری هنری یا سرمایه داری ترازیباشناختی (Lipovetsky et Serroy, 2013: 88) شاهد رقابت شدید میان گونه های متفاوتی از تولیدات فرهنگی هستیم که معمولا در آن، با وجود بهره گیری متن ادبی از توانایی های فناوری های نوین، تصویر بر دیگر رقبایش برتری می یابد. در چنین فضایی است که برخی نویسندگان، به ویژه نویسندگان موفق آثار پرفروش (همانند ژوئل دیکر ، گیوم موسو ، مارک لوی و داوید فوئنکینوس ) که گاه نام آنها به عنوانی تجاری نیز ب