جستار پیش رو تلاشی است برای شناساندن اندیشه ایو سیتون پیرامون محیط شناسی توجه از یک سو، و نشان دادن پیوند آن با آموزش از سویی دیگر. این نوشته نخست نشان می دهد چرا این دیرینه شناس رسانه رویکردهای اقتصادی و روان شناختی را در بررسی سرمایه داری شناختی که رسانه های دیجیتال و متامدیا با تولید انبوه داده های غیرمادی ایجاد کرده اند، ناکارآمد می داند. همچنین درمی یابیم چرا اندیشمند سوئیسی، در برابر اقتصاد توجه، به دفاع از محیط شناسی توجه برمی خیزد که افزون بر گونه-شناسی توجه و برشمردن توانایی های هر کدام از آنها در سطح جمعی، گروهی و فردی، می تواند رویکردی سیاسی، انسان شناختی، آموزشی و زیست محیطی به شمار آید. چه به نظر می رسد خاستگاه مهم ترین گرفتاری های انسان در جامعه نمایشی هم روزگار، اختلال توجه و حواس پرستی است که بی-گمان رسانه نقش مهمی در پیدایش و گسترش آن ایفاء می کند. از آنجایی که توجه جایگاه مهمی را در جامعه ارتباطی از آن خود کرده است، پس از خرده گیری بر گفتمان های سرزنش آلود به توجه در نسل جوان، در ادامه این مقاله بررسی می کند چگونه با اتکاء به رویکرد محیط شناختی هم می توان به آسیب-شناسی توجه به ویژه در محیط یادگیری پرداخت و هم هدف های آموزشی را تعیین کرد. بدین ترتیب، رویکرد محیط شناختی به توجه، با پایان بخشیدن به اقتدار معلم دانا به مثابه سرچشمه دانایی، فرایند آموزش را به یک ماجراجویی پرمخاطره برای تک تک افراد دخیل در آن بدل می سازد تا ارزش هایی چون به اشتراک گذاری را در عین گوناگونی و ظرافت های جزئی تجربه کنند.