میا، ستاره سرشناس سینمای انگلستان، بر آن می شود تا کاملا ناشناس از لندن بگریزد و به پاریس، شهر نور و عشق، پناه ببرد. در پاریس می کوشد خط بطلانی بر گذشته اش بکشد و پایانی ببخشد بر درد عشقی که او را از پای درآورده است. به خانه دوست قدیمی اش دِزی که در محله مونمارتر زندگی می کند پناه می برد. مدل مویش را تغییر می دهد و در رستوران دوستش به-عنوان خدمتکار مشغول به کار می شود. هویتش را پنهان و در یک سایت دوست یابی ثبت نام می کند. پُل، نویسنده ناشناس آمریکایی، سال هاست که به پاریس پناه آورده است و تنها در محله ماره زندگی می کند. با وجود رمان های بی شماری که چاپ کرده، نتوانسته است موفقیت چندانی به دست آورد. پل دل در گرو مترجم کره ای اش دارد که تنها یک بار در سال او را می بیند. آرتور و لوران، صمیمی ترین دوستانش از آمریکا به دیدار او می آیند و او را تنها و غمگین می یابند. آنها تصمیم می گیرند تا بی خبر از پل، او را در یک سایت دوست یابی ثبت نام کنند. سایت دوست یابی میا و پل را با هم آشنا می کند. در اولین دیدارشان قرار می گذارند تا برای همیشه با هم دوست بمانند و هرگز عشقی غیرممکن را به قلب شان را ندهند.