1404/02/01
حسن زختاره

حسن زختاره

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: همدان، چهارباغ شهید احمدی روشن، دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده علوم انسانی، دفتر شماره 205
تلفن: (+98 81) 38 38 16 01 - 10

مشخصات پژوهش

عنوان
تاریخ ادبی، داستان یک توهم
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها
تاریخ ادبی، تحول، نقد، نظریه ادبیات، صورتگرایی، خوانش
سال 1396
پژوهشگران حسن زختاره

چکیده

پیدایش انگاره های مدرنی چون ادبیات، نقد ادبی و تاریخ به سده نوزدهم برمی گردد. تحت تأثیر اثبات گرایی و تحول-گرایی، رویکرد تاریخی به ادبیات رویکرد علمی به شمار می رفت به نحوی که تاریخ ادبی در دانشگاه ها جایگزین نقد شد. از بدو پیدایش تاریخ ادبی، نخست نقد و سپس نظریه ادبیات، همواره انتقادات بی شماری به این دست مطالعات وارد می-کردند تا سرانجام توانستند در نیمه دوم سده بیستم آن را از میدان بدر کنند. در مقابل، تاریخ ادبی نیز در دوره های گوناگون تحول خود انگاره های متفاوتی را در کانون مطالعاتش قرار می داد تا همچنان در صحنه مطالعات ادبی باقی بماند. نوشته پیش رو می کوشد مراحل متفاوت این دگرگونی را از سده نوزدهم به این سو نشان دهد. تا سده بیستم، تحت تأثیر نظریه گذرایی و شفافیت زبان، نگرشی سببی و جبرگرا به ادبیات در تاریخ ادبی رواج داشت و مؤلف، نیت و بازنمایی انگاره های بنیادین آن بودند. با افزایش روزافزون سلطه و خودکفایی ادبیات، پیوند ادبیات و امر واقع قطع شد، نگرش مارکسیستی به ادبیات به حاشیه رانده شد و ادبیات سرشت زبانی خود را برجسته ساخت. پس از آن که صورت گرایان روس بررسی تحول ادبیات را بر روی ادبیت متمرکز کردند، نوبت به انگاره های نوین دریافت و خوانش رسید. بار دیگر تمایز تاریخ و ادبیات در کانون توجه قرار گرفت و تاریخ از عرصه مطالعات ادبی دور رانده شود، غافل از آنکه تاریخ خود بخشی از ادبیات است.