پژوهش حاضر با هدف طراحی و توسعه یک تکنوفیکشن برای آموزش مفاهیم به نوجوانان 15-10 سال شهر همدان صورت گرفت. روش انجام پژوهش حاضر از نوع کیفی (چند روشی) بود که طی دو فاز: 1) طراحی و توسعه ی تکنوفیکشن اولیه و اعتباریابی آن برای آموزش مفاهیم و 2) توسعه و تکامل تکنوفیکشن اولیه در میدان عمل و اعتباریابی مجدد آن انجام گرفت. جامعه ی هدف در فاز یک، شامل کلیه ی اسناد مربوط به تکنوفیکشن، رویکرد های طراحی آموزشی، راهبرد های یاددهی-یادگیری برای آموزش مفاهیم و همچنین اسناد مربوط به ویژگی های نوجوانان 15-10 سال و تحلیل پویانمایی های نزدیک به تکنوفیکشن های آموزشی بود و در فاز دو هم شامل کلیه نوجوانان 15-10 سال شهر همدان بود. روش نمونه گیری در هر دو فاز به طور هدفمند و مبتنی بر ملاک بود و حجم نمونه هم برحسب نیاز و تا حد اشباع داده ها بود که در فاز 1 براساس روش های پژوهشی صورت گرفته عبارتند از: برای تحلیل اسناد شامل: کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها، سایت و مصاحبه با متخصصان حوزه ی مدنظر و برای طراحی معکوس شامل: پویانمایی های آموزشی- سرگرمی و در فاز 2 برای مطالعه ی موردی به طور فردی در برگیرنده 6 نوجوان (2دختر و 4 پسر) 10 تا 15 سال بوده و همچنین 35 دختر (10، 11 و 12) سال طی 7 گروه 5 نفره برای انجام مصاحبه کانونی انتخاب گردیدند (در این نوع مطالعه ی موردی، هر گروه به عنوان یک مورد در نظر گرفته شده است) و 3 متخصص موضوع هم در حوزه های گوناگون مرتبط با مولفه های تکنوفیکشن است از روش نمونه گیری صورت هدفمند و مبتنی بر ملاک برای انجام مصاحبه در هر دو فاز استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در فاز 1، از روش تحلیل چهار مولفه ای ( توصیف، تحلیل، استنتاج و تبیین) استفاده شد و در فاز 2، از روش تحلیل شش مولفه ای (توصیف، تحلیل، طبقه بندی، استنتاج و اصلاح مولفه، اصلاح تکنوفیکشن و تببین آن) انجام گرفت. نتایج حاصل از پژوهش در فاز 1، منجر به تعریف و ارائه نمونه اولیه ای از تکنوفیکشن برای آموزش مفاهیم به نوجوانان 15-10 سال شهر همدان شد و در فاز دوم هم باعث اصلاح و بهبود و توسعه ی این نمونه و نهایتاً اعتباریابی آن از منظر متخصصان گردید. تکنوفیکشن نهایی شامل مؤلفه های اصلی: رویکرد سرگرم آموزی (اعم از راهبرد یاددهی-یادگیری و داستان) و همچنین ویژگی های نوجوان بود که هریک از این مولفه های اصلی خود دارای خرد