هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر نقدشوندگی سهام بر کارایی سرمایهگذاری با تأکید بر نقش محدودیتهای مالی و عدم تقارن اطلاعاتی است. برای دستیابی به این هدف، دادههای حاصل از 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 الی 1400 گردآوری و در قالب سه فرضیه با بکارگیری مدلهای رگرسیونی چند متغیره بررسی شد. یافتهها در فرضیه اول نشان داد که نقدشوندگی، تأثیر معناداری بر کارایی سرمایهگذاری ندارد. با این حال، یافتهها نشان داد که محدودیتهای مالی ناشی از سن شرکت، رابطه بین نقدشوندگی سهام و کارایی سرمایهگذاری را تعدیل میکند. همچنین، عدم تقارن اطلاعاتی ناشی از ریسک تجاری بالاتر، رابطه بین نقدشوندگی سهام و کارایی سرمایهگذاری را تعدیل میکند. این یافتهها برای مدیران و سیاستگذاران پیامدهایی دارد. برای مدیرانی که به دنبال رشد هستند، یافتهها نشان میدهد که افزایش نقدشوندگی از طریق استراتژیهایی مانند تقسیم سود، فهرستبندی استراژیها، رعایت معیارهای شاخص و غیره امکانپذیر است. بنابراین، شرکتهایی که محدودیتهای مالی بیشتری دارند، باید تشویق شوند تا راههایی برای افزایش نقدشوندگی سهام خود برای دستیابی به اهداف رشد بیابند.