علیرغم نقش مؤثرحسابداری درتصمیم گیری های اقتصادی، جایگاه و موقعیت رشته حسابداری به عنوان یک علم دانشگاهی و ابزارتصمیم گیری درایران چندان مناسب نیست. هدف این مقاله مطالعه نقش آموزش و پژوهش حسابداری در ارتقای حرفه حسابداری و جایگاه آن در جامعه است. این مطالعه براساس وجودشکاف بین آموزش، پژوهش و عمل حسابداری بنا نهاده شده و برای تحلیل منطقی ازادبیات موضوعی مرتبط استفاده شده است. محتوای دانشگاهی درس حسابداری نتوانسته بطور مطلوب ، دانشجویان را از شرایط واقعی و راهکارهای عملی حرفه و نیز ایجاد پشتوانه نظری برای پژوهش حسابداری غنی سازد. دراین مقاله دلایل این شکاف و چالش های مربوطه آسیب شناسی شده است. آموزش به عنوان پیش نیاز پژوهش مطرح شده و بدون پشتوانه آموزشی نمی توان پژوهش های مفیدی را انجام داد؛ لذا حرکت همزمان رو به جلو این دو می تواند حرفه حسابداری را بیش از گذشته توسعه بخشد. از طرف دیگر انجام پژوهش های گسترده کاربردی حسابداری با مشکرت دولت و صنعت می تواند پژوهش رزا به حلقه ارتباطی مهمی در کاهش فاصله آموزش و حرفه مطرح نماید. دربخش پایانی مقاله ،مسائلی پیرامون نیاز به تغییر در رویکرد آموزشی حسابداری و همچنین تغییر در رویکرد پژوهش مطرح شده و راهکارها و پیشنهادهایی جهت کاهش فاصله بین دانشگاه و حرفه ارائه شده است.