تاملات توکویل در باب انقلاب های فرانسه و امریکا رویکرد بدیعی در تحلیل انقلاب ها را شکل داده است که بر مبنای آن می توان به فهم جنبه های مهمی از انقلاب ایران(1979) رسید. توکویل با کشف مفهوم «برابری شرایط» علاوه بر تشریح علت تحولات عصر جدید، افق تازه ای را برای تحلیل انقلاب های مدرن گشوده است . وی در طی بحثی در باب رابطه آزادی و برابری، انقلاب آمریکا را نمونه ی «انقلابی برای آزادی» و انقلاب فرانسه را نمونه ی «انقلابی برای برابری» معرفی می کند. بر این اساس می توان انقلاب ها را بر مبنای اولویتی که درآن غالب می شود به دو دسته ی «انقلاب برای آزادی» و «انقلاب برای برابری» تقسیم کرد. پژوهش حاضر بر آن است که ابتدا با کنکاش در اندیشه توکویل، علل رخداد انقلاب از نگاه وی را در یک الگوی سه فاکتوریِ «برابری شرایط»، تمرکز اداری و رویاپردازی ادیبان نظم دهی کرده و سپس با بررسی رخداد انقلاب ایران بر مبنای این دستگاه مفهومیِ سه بُعدی، این نظریه را به محک تاریخ سپارد. بر این اساس، در عصر جدید تمایل به تحقق برابریِ شرایط در جامعه ی ایرانی گسترش قابل توجهی یافت. در کنار آن، اداره امور به شکل متمرکز توسط دولت پهلوی تاثیرات مخربی بر جامعه داشت و شرایطی را مهیا کرد که در آن «روشنفکران شاعرپیشه» دست به بسیج انقلابی زدند. علاوه بر تبیین انقلاب در بحث نتایج آن، مقاله حاضر در پایان به طرح این نظر میپردازد که انقلاب ایران بر مبنای سرنوشتی که پس از پیروزی یافت تحولی از جنس «انقلاب برای برابری» بود.