این پژوهش در سال 1398 بهصورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در باغ پژوهشی دانشگاه ملایر انجام شد. بدین منظور برگهای بوتههای چندساله انگور رقم بیدانه سفید، در سه زمان 20 مهر، 30 مهر و 10 آبان )فاکتور اول( با سه الگوی حذف برگ گرههای قاعده شاخه، وسط شاخه و نوک شاخه )فاکتور دوم( حذف شدند. دو هفته پس از آخرین زمان تیمار حذف برگ، شاخههای یکساله برداشت و برای ارزیابی شاخصهای نیار سرمایی به آزمایشگاه منتقل شدند. همچنین با هدف ارزیابی اثر تیمارها بر مقاومت به سرما، نمونههای شاخه و جوانه در دو مرحله آذر و بهمن تهیه شده و اسمولیتهای سازگاری مورد اندازه گیری قرار گرفت. سپس در معرض 3 ساعت در دماهایی 9 ،- 12 ،- 15 - و 18 - درجه سانتیگراد قرار گرفته و میزان مقاومت به سرما به روشهای نشت یونی و آزمون تترازولیوم مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که افزایش زمان حذف برگ از 20 مهر به 10 آبان باعث افزایش تعداد روز لازم و نیاز گرمایی برای شکوفایی شد. براین اساس کمترین تعداد روز لازم و نیاز گرمایی برای شکوفایی مربوط به تاکهایی بود که در اولین زمان ) 20 مهر( بخش انتهایی شاخه آنها حذف برگ شد. از طرفی بیشترین تعداد روز لازم و نیاز گرمایی برای شکوفایی مربوط به تاکهایی بود که در آخرین تیمار زمانی ) 10 آبان( بخشهای قاعدهای شاخه آنها حذف برگ شده بود. همچنین با افزایش مدت زمان سرماهی تعداد روز لازم و نیاز گرمایی برای شکوفایی کاهش یافت. براساس نتایج تحمل به سرما، اختلاف معنیداری بین تیمارها از لحاظ تحمل به سرما و ویژگیهای بیوشیمیایی و نیز محتوای آب جوانه در دو مرحله نمونهبرداری مشاهده شد. در مرحله آذر ماه کمترین میانگین 50LT ( 99 / 12 - درجه سانتیگراد( برآورد شده براساس روش نشت یونی در جوانه )بیشترین تحمل به سرما( مربوط به تاکهایی بود که برگهای قاعده شاخه در 10 آبان حذف شده بود و بیشترین میانگین 50LT ( 63 / 8 - درجه سانتیگراد؛ کمترین تحمل به سرمای جوانه( مربوط به تاکهایی بود که برگهای نوک شاخه در 20 مهر حذف شده بود. الگوی تحمل به سرما در مرحله سازگاری به سرما در بهمن ماه مشابه آذر ماه بود ولی تحمل به سرمای تیمارها بهطور میانگین 58 / 5 - درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرد. میانگین غلظت کربوهیدراتهای محلول، پروتئینهای محلول، پرولین و مقاومت به سرما در نمونههای بهمن ماه بیشتر از