واکاوی مفهوم حق به شهر بهخصوص در تولید و بازتولید فضاهای شهری، علاوه بر اینکه ضرورتی برای جامعه جدید است، نیازی اساسی نیز به شمار میرود؛ چرا که بدون قائل شدن این حق برای شهروندان، فضاهایی تولید خواهند شد که بنده قدرت و جریانهای سرمایهداری میباشد، اتفاقی که در طرحهای توسعه شهری ایران بدون نگاه جدی به شهروندان و با تصمیمات یکطرفه و نخبهگرایانه در حال وقوع است. هدف اصلی واکاوی مفهوم حق به شهر و تبیین جایگاه شهروندان و حقوق اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی آنها، در طرحهای توسعه شهری قزوین میباشد. در این پژوهش، طرحهای توسعه ششگانه شهر تاریخی قزوین که شامل چهار طرح جامع و دو طرح توسعه راهبردی است، بهعنوان جامعه و نمونه انتخاب گردیده است. برای گردآوری دادهها، روش مطالعات اسنادی و بهمنظور تحلیل دادهها، روش بهعنوان ابزار تحلیل و مدیریت دادهها، به کار بسته MAXQDA تحلیل محتوا و نرمافزار 2020 شد. بازنمایی فضایی تاکنون، با رویکردی بیشتر انتزاعی و کالبدی بوده که خود منجر به دامن زدن به قطببندی شهری و دخل و تصرف بدون مطالعه در منابع پایدار شهری بوده است و نتوانسته حق به شهر را در ابعادی چون احقاق حقوق مالکانه، مشارکت شهروندی، حفظ و ارتقاء کیفیت محیطزیست، ارتقاء جایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان، فراهم نماید. مهمترین ابعادی که در فرایند تهیه و اجرای بازنمایی فضایی طرحهای توسعه در ارتباط با حق به شهر نیازمند توجه است، همهشمولی و احترام به تفاوتهای شهری و منطقهای، توجه به هویت تاریخی، جلوگیری از قطببندی شهری و توجه به منابع پایدار در شهرها میباشد