نگرش اجتماعی به مسائل شهری پارادایمی است که از دهه 60 میلادی جایگاه خود را در ادبیات نظری و سپس در طرحهای شهری پیدا کردهاست. در واقع ارتقاء کیفیتهای محیطی نه تنها به مهم ترین هدف در طرح های شهری شده است بلکه پایش و اندازه گیری آن نیز یکی از شاخص ها و ابزارهای مهم در زمینه پایش اهداف برنامهریزی و طراحی شهری است. به طور کلی در ادبیات نظری مربوط به بررسی کیفیتهای محیطی دو رویکرد عمده وجود دارد. یکی به بررسی ابعاد عینی و مصداقی در زمینه کیفیت محیط میپردازد و دیگری به کیفیت اظهارشده توسط شهروندان توجه میکند که با عنوان کیفیت ذهنی محیط شناخته میشود. به طور قطع میتوان اظهار داشت بین این دو مفهوم ارتباط مستقیمی وجود دارد. ولی این رابطه همیشه به صورت رابطه ی خطی نیست. هدف اصلی این پژوهش بررسی علل اصلی این موضوع است. بر این اساس، فرضیه این پژوهش به صورت زیر تعریف شد: میزان سرمایه ی اجتماعی شهروندان در مقایسه با شرایط عینی محیط، تأثیر بیش تری بر میزان رضایت از محیط شهری دارد. در واقع سرمایه ی اجتماعی بالاتر سبب ایجاد رضایتمندی کلی از زندگی و به طور خاص از محیط شهری خواهدشد. به منظور بررسی فرضیه فوق محله پنبه ریسه قزوین به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا جهت سنجش شرایط عینی و میزان رضایتمندی ذهنی (کیفیت ذهنی) از محیط شهری و سرمایه ی اجتماعی شاخص هایی تبیین شد. سپس بر اساس این شاخص ها پرسش نامهای تدوین و در یک نمونه با حجم 311 نفر از ساکنان محله توزیع شد. سپس از طریق روش تحلیل مسیر که اساس آن بر محاسبه ی ضرایب رگرسیونی استاندارد شده میباشد، به بررسی میزان تأثیر سرمایه ی اجتماعی و کیفیت عینی محیط شهری بر میزان کیفیت ذهنی محیط پرداختهشد. نتایج حاکی از آن است ضریب تأثیر سرمایه ی اجتماعی بر کیفیت ذهنی محیط شهری برابر 0,457 میباشد. این درحالی است که ضریب تأثیر کیفیت عینی بر کیفیت ذهنی برابر 0,381 است. این موضوع فرضیه پژوهش را تأیید میکند. بر این اساس با ارتقاء 1 واحدی در میزان سرمایه ی اجتماعی میتوان انتظار داشت میزان کیفیت ذهنی 0,457 واحد بیش تر و با افزایش 1 واحدی در کیفیت عینی کیفیت ذهنی 0,381 واحد بیش تر شود. در نتیجه این پژوهش اهمیت توجه به ارتقاء سرمایه ی اجتماعی و توجه به این ابعاد را در برنامه- ریزی و طراحی شهری نشان میدهد. در واقع ایجاد امکان تعاملات اجتماعی از طرق م