تاریخ بیهقی یکی از مهمترین متون نثر فارسی، در طول هزاره گذشته مورد احترام دوستداران ادب پارسی بوده است. این کتاب چند برابر آنچه اکنون در دست داریم، بخشهای گمشده دارد و به رغم آنکه با محوریت دوره مسعود غزنوی فراهم شده، کتابی صرفاً تاریخی نیست؛ بلکه دارای اندیشه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و به ویژه مطالبی است که میتوان از آنها به سیاست حکمرانان غزنوی -در زمینه کنترل بزهکاران، از طریق سرکوبی محض و یا همراه با اقدامها و تدبیرهای خاص پیشگیرانه از بزهکاری بوده است- را پی برد. از این رو نگارندگان به دنبال آن هستند که آیا در تاریخ بیهقی میتوان مدلی از سیاست جنایی را یافت و این مدل با کدام یک از مدلهای امروزی نزدیکی بیشتری دارد؟ ردیابی برخی از جلوه ها و ویژگیهای سیاسی نظام اقتدارگرا در این اثر موجب میشود، از دل این موضوع به مفهوم نوین سیاست جنایی (خصوصاً سیاست جنایی اقتدارگرا) رسیده و آن را مورد بررسی قرار داد.