چکیده کشف علل عقبافتادگی همه جانبه جوامع اسلامی از یکسو و یافتن راهکار برون رفت از آن، در سدههای اخیر دغدغه فکری اندیشمندان و مصلحان کشورهای اسلامی بوده است. از نظر بسیاری از مصلحان اجتماعی استبداد سیاسی و پیامدهای مختلف آن از جمله وابستگی، مشکل اساسی کشورهای اسلامی است. این مقاله میخواهد مفهوم استبداد را در اندیشه امام خمینی)ره( و سید عبدالرحمان کواکبی به آزمون بگذارد. هدف این است تا از این رهگذر اندیشه نامبردگان، مفهوم و جایگاه استبداد و تاثیری که میتواند در شکلگیری مشکلات مختلف نقش داشته باشد روشن گردد فرضیه مطرح شده این است که در منظومه فکری این دو اندیشمند، علیرغم اینکه امام خمینی )ره( و کواکبی هر دو به عنوان دو متفکر اسلامی از منابع دینی متاثر بوده اند و به مخالفت و مبارزه با استبداد پرداخته اند ؛ اما با توجه به مقتضیات سیاسی و اجتماعی عصر خود هریک برای جلوگیری از استبداد و مهار آن راهکارهای خاصی را ارائه نموده اند. از اینرو جهت آزمون فرضیه فوق از روش مقایسهای استفاده شده و با بررسی اسناد و آثار این دو اندیشمند تلاش خواهد شد، مفهوم استبداد و راهکار برون رفت از آن ارزیابی شود.