دانش آموزان نارساخوان پسر دوم ابتدایی شهر همدان انجام شد . آزمود نی ها 45 نفر از دانش آموزان نارساخوان پایه دوم ابتدایی مدارس پسرانه شهر همدان بودند که از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایشی چندحسی فرنالد و 15 نفر در گروه آزمایشی ادراک دیداری فراستیگ قرارگرفته و 15 نفر دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. آزمودنی ها از جامعه ای انتخاب شدند که با توجه به نظرمعلمان ازطریق چک لیست نارساخوانی و برای همتاسازی و همگنی هوش هر سه گروه، آزمون ریون کودکان، استفاده شد. بعد از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایشی چند حسی فرنالد، 10 جلسه آموزش روش چندحسی فرنالد و گروه آزمایشی ادراک دیداری فراستیگ، 10 جلسه آموزش روش ادراک دیداری فراستیگ، دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای انجام پیش آزمون و پس آزمون، از آزمون فلاح چای ( 1374 )، برای هر سه گروه استفاده شد و برای تحلیل یافته ها ازتحلیل کوواریانس استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد که گروه آموزش دیده با روش چندحسی فرنالد و گروه آموزش دیده با روش ادراک دیداری فراستیگ، در خواندن، درک معنی جملات و عملکرد خواندن، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. در ضمن، گروه آموزش دیده با روش چندحسی فرنالد در خواندن و درک معنی جملات، عملکرد بهتری نسبت به گروه آموزش دیده با روش ادراک دیداری فراستیگ، داشتند. روش های آموزشی چندحسی فرنالد و ادراک دیداری فراستیگ می تواند موجب بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان پسر نارساخوان شود و از میان این دو روش، روش چندحسی فرنالد، را می توان به عنوان روشی اثربخش تر در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان، به کار برد.