هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی برازش مدل پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس خودکنترلی و عزت نفس با میانجیگری ثبات قدم بود. این پژوهش ازلحاظ هدف، بنیادی و ازنظر گردآوری دادهها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان متوسطه دوم منطقه 6 شهر مشهد بود. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و با استفاده روش نمونه گیری خوشهای تعداد 284 نفر برآورد شد که با ده درصد احتمال درنظر گرفتن ناقص پر کردن پرسشنامه و وجود دادههای پرت، حجم نمونه 299 نفر در نظر گرفته شد که در نهایت پس از حذف پرسشنامههای ناقص و دادههای پرت، دادههای 284 پرسشنامه بررسی شدند. ابزارهای پژوهش شامل معدل نمرات سال تحصیلی، پرسشنامه استاندارد عزت نفس کوپر اسمیت (۱۹۶۷)، پرسشنامه استاندارد خودکنترلی تانجی و همکارانش (2004) و پرسشنامه استاندارد ثبات قدم آنجلا داکورث (2007) بود. دادهها با استفاده از SPSS26 و AMOS26 تجزیهوتحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس خودکنترلی و عزت نفس با میانجیگری ثبات قدم از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین خودکنترلی بر پیشرفت تحصیلی (23/0β=)، عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی (15/0β=)، ثبات قدم بر پیشرفت تحصیلی (56/0β=)، خودکنترلی بر ثبات قدم (19/0β=)، و عزت نفس بر ثبات قدم (31/0β=) اثر مستقیم دارند. از سوی دیگر، خودکنترلی (10/0β=)، و عزت نفس (28/0β=)، نیز اثر غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی دارند که این اثرات به وسیله ثبات قدم واسطه شدهاند (001/0p<). فاصلههای اطمینان 95% این اثرات غیرمستقیم از صفر عبور نکردهاند، که نشاندهنده معناداری آنهاست نتیجه گیری می شود برای بهبود پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، نه تنها باید به مهارتهای خودکنترلی و افزایش عزت نفس توجه شود، بلکه اهمیت دادن به پرورش ثبات قدم نیز حیاتی است. این موضوع میتواند به مربیان، والدین و خود دانشآموزان در طراحی برنامههای آموزشی و پشتیبانیهای مناسب کمک کند تا بهرهوری تحصیلی بهینه شود