تجویز مداخلات درمانی و عملکردی و پیش بینی اثر این مداخلات ، همواره هدف اصلی و نهایی دانش بیومکانیک بوده و هست. تلاش های فراوان صورت گرفته در این زمینه همیشه با چالش اساسی تفاوت های فردی و گستره ی وسیع پاسخ افراد به مداخلات روبرو بوده است.شاید بتوان عامل اصلی این تفاوت ها را پیچیدگی های مکانیکی موجود در بدن انسان تلقی نمود. نظریه ی گروه های عملکردی با دسته بندی افراد در گروه های معدود تحت عنوان گروه های عملکردی ، دشواری ها و پیچیدگی های بر شمرده شده ناشی از تفاوت های فردی را به نحو چشمگیری کاهش خواهد داد.جهت تعیین گروه های عملکردی، نیاز به کار گیری روش های نوین داده کاوی است. که در این پژوهش داده های فشار کف پایی 280 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه بوعلی سینا در مرحله استقرار راه رفتن با استفاده از فوت اسکن محاسبه شد.مولفه های فشار کف پایی به عنوان درون داد طرح خود سازمان ده (SOM) استفاده شد .سپس آزمودنی ها با استفاده از روش خوشه بندی K-means به سه گروه دسته بندی شدند. این داده های گروه بندی برای تمرین هسته مرکزی دستگاه بردار پشتیبان (SVM) به کار گرفته شد و در مرحله بعد با استفاده از همین SVM تمرین داده شده آزمودنی ها در دو حالت کف پای نرمال و غیر نرمال دسته بندی شدند و صحت گروه بندی با روش اعتبار سنجی متقابل تعیین شد .گروه های عملکردی با صحت 95% شناسایی شدند .با توجه به نتایج پژوهش حاضر با استفاده از مولفه های فشار کف پایی در حین راه رفتن و روش های نوین داده کاوی ، ساختار آناتومیکی پا در حالت دینامیک در سه گروه صاف ، گود و نرمال با صحت 97% درصد کلاس بندی شد .شناسایی این گروه ها و تعیین ویژگی های آن ها برای پیش بینی اثر مداخلات و تجویز مداخله مناسب بسیار حائز اهمیت است